«کارهایی که دوست نداریم»

ما کارهایی رو انجام می‌دیم که احساس می‌کنیم مهم هستن. اهمیت و ارزش کارهاست که باعث میشه ما سختی اون کار رو تحمل کنیم، و در روزهایی که در بهترین حالت روحی نیستیم، خودمون رو از تخت بیرون بکشیم و اون کار رو ادامه بدیم. /۱
تن سپردن به کارهایی که دوست نداریم و می‌دونیم نادرست هستن باعث از بین رفتن امید و اعتماد به نفس میشه. وقتی به ما کار بی‌ارزش و پوچی سپرده بشه، در خودمون انگیزه کمی می‌بینیم که بخوایم مفید باشیم و وظیفه‌مون رو درست انجام بدیم. /۲
توصیه کتاب ساده است: "کاری که دوست نداری، انجام نده"

نویسنده مراجعی داشت که محیط کاری‌اش بیش از حد در «پولیتیکال کورکتنس» (نزاکت سیاسی) پافشاری داشت و هر روز کلمه و عبارات جدیدی رو ممنوع اعلام می‌کرد. این فرد هم باید همراهی، و در مواردی توجیه‌شون می‌کرد. /۳
مثلا کلمه Flip Chart رو ممنوع اعلام کردن چون زمانی Flip لفظ تحقیرکننده‌ای برای فیلیپینی‌ها بود.
(این در حالیه که کلمات دیگه‌ای مثل Flip Flops و… هنوز استفاده میشن و اصلا مردم این روزها ارتباطی بین Flip و فیلیپینی‌ها نمی‌بینن) /۴
این فرد با این حساسیت‌های زیادی مخالف بود، ولی از طرفی میدید مخالفت هم نمی‌تونه بکنه. این گروه خودشون رو مبارز در راه برابری و عدالت می‌بینن، و چنان به جایگاه‌شون از نظر اخلاقی مطمئن هستن که کمترین مخالفتی رو نشونه نژادپرستی، جنسیت‌زدگی، یا… تعبیر می‌کنن. /۵
اون فرد اول تلاش کرد که جایگاهش رو در شرکت طوری تقویت بکنه که بتونه از در منطقی وارد بحث بشه؛ پس در اون زمینه‌ها که شرکت حساسیت نشون میداد بیشتر مطالعه کرد. همچنین شروع کرد در فضای آنلاین نوشتن؛ با اینکه براش درآمدی نداشت، ولی مخاطب پیدا کرد و شبکه‌ی کاری‌اش رو گسترش داد. /۶
در نهایت هم تصمیم گرفت اون فضایی که هر روز براش دغدغه فکری ایجاد می‌کنه و باعث فرسایش روحیه‌اش میشه رو ترک کنه - محل کارش رو عوض کرد. /۷
هزینه مخالفت کردن کم نیست. احتمالا خیلی‌ها با شما مهربون نباشن. شاید درنهایت مجبور بشید محل کارتون رو عوض کنید و استرس کار پیدا کردن رو به جون بخرید. ولی همه اینها در مقابل تحمل چیزی که هر روز براتون دغدغه است، هزینه‌ی قابل قبولیه. /۸
انجام دادن کاری که از نظر ما درست نیست و باعث فرسایش روح‌مون میشه، خیانت به خوده. بزرگترین دستاورد مخالفت یا دست کشیدن از اون کار اینه که با خودمون در صلح قرار می‌گیریم. در خودمون صداقت می‌بینیم و مجبور نیستیم به دروغ چیزی که دوست نداریم تحمل کنیم. /۹
وقتی هزینه مخالفت کمه، مردم به ندرت اعتراض می‌کنن یا کاری براش انجام میدن. طبیعتا وقتی هزینه مخالفت بیشتر بشه، اعتراض کردن هم سختتر میشه. کتاب میگه وقتی مسائل کوچیک و قابل مدیریت هستن، حرفمون رو بزنیم و فرصت رو از دست ندیم. /۱۰
هیچکسی در مواجهه با موارد ناخوشایند بیچاره‌ی بیچاره نیست. در همه شرایط آدمها راهی پیدا می‌کنن که با خودشون صادق باشن و به وجدان و ارزشهاشون پشت نکنن. /۱۱
اگه دارید کاری می‌کنید که هر روز روح شما رو آزار میده، یا حتی بدتر - باعث شده تلافی اون سرخوردگی‌ها رو با بدخلقی سر عزیزان‌تون خالی کنید - وقت اون رسیده که خودتون رو در موقعیتی قرار بدید که بتونید نه بگید (پیشرفت از نظر روحیه فردی یا کاری) یا کارتون رو عوض کنید. /۱۲
کتاب دوتا نکته رو یادآور میشه.

یک. واقع‌بین باشید. عوض کردن کار پروسه‌ی استرس‌آوریه. بطور میانگین از هر ۵۰ تا اپلیکیشن، یکیش به مصاحبه میرسه. گرفتن ۳-۵ مصاحبه، یک پروژه یک ساله است. ولی تحمل کردن همه اینها برای یک سال، بهتر از یک عمر زجر کشیدن سر کار نامطلوبه. /۱۳
دو. در ابتدای هر کاری ما در پایین هرم سلسله مراتب هستیم و کارهای ابتدایی از ما خواسته میشه. این کارها، اگرچه به نظر کم اهمیت میان، برای کسب تجربه و تخصص لازمن. این کارها رو با کارهای نادرست (که در تضاد با وجدان و اهدافتون هستن) و فضای مسموم اشتباه نگیرید. /۱۴
خلاصه، اگه کاری ازتون خواسته میشه که عمیقا باهاش مخالفید، سعی کنید موقعیت خودتون رو طوری تقویت کنید که بتونید حرفتون رو بزنید - دانش‌تون رو زیاد کنید؛ وقت و انرژی برای بحث و گفتگو کنار بذارید و از باورهاتون دفاع کنید. /۱۵
ولی در همه موارد نمیشه مخالفت کرد. در این موارد برای جابجایی اقدام کنید. خودتون رو در موقعیت تازه‌ای قرار بدید که با روحیه و هدفهای شما همخونی داره و ایده‌آل‌هاتون تحسین میشه.

به خودتون و ارزشهاتون خیانت نکنید. کاری که ازش متنفر هستید رو انجام ندید. /۱۶ و پایان

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مــتـیـن

مــتـیـن Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @matinkh_fa

8 Oct
از وقتی یادم میاد IBS داشتم (سندروم روده تحریک‌پذیر) و دل‌درد و صدای شکم بخشی از زندگی‌ام بوده. چقدر هم بخاطر این قضیه تو مدرسه و دانشگاه خجالت می کشیدم. کارهایی که من کردم و برام موثر بود رو در ادامه می‌نویسم. شاید بدرد شما هم خورد

- رژیم غذایی
- کنترل استرس
- برخوردهای اجتماعی
رژیم غذایی برای هرکسی متفاوته. هرکی باید ببینه چی برای اون جواب میده. خوردنی‌هایی که من کم کردم:
- لبنیات (بیشتر شیر و پنیر)
- حبوبات
- کاهو و سبزیجات (مگر بخارپز)

اینا برای آدمهای عادی هم دل‌پیچه و نفخ ایجاد میکنن، ولی برای مایی که IBS داریم، انگار ۵۰۰ تا خنجر به روده‌مون میزنن
ولی مهمترین چیز اینه که فهمیدم هیچوقت نباید سیرِ سیر بشم. اگه سر یه وعده‌ای خیلی سنگین غذا بخورم، هم خوابم می‌گیره و هم با دل‌درد بعدش نمی‌دونم چکار کنم. همیشه طوری غذا می‌خورم که سبک بمونم. اگه خونه باشم، تو ۱-۲ ساعت غذام رو می‌خورم که هیچوقت احساس سنگینی نکنم.
Read 8 tweets
5 Oct
زندگی آسون نیست. تو زندگی همه مسائل سخت و جدی پیش میاد که باید حل بشن. ولی معنا و هیجان زندگی هم بخاطر همین سختی‌ها و محدودیت‌هاست. درست مثل شطرنج. اگه قرار بود همه مهره‌ها رو بدون قاعده و قانون تکون بدیم، بازی بی‌معنی بود. جذابیتی نداشت. /۱
مردم به نیازها و خواسته‌هاشون در زندگی نمی‌رسن، چون در خیلی از موارد اصلا مشخص نمی‌کنن واقعا چی می‌خوان. تا وقتی هدف رو مشخص نکرده باشن، به هدف زدن هم ممکن نیست. /۲
مردم بیشتر از کارهایی که نکردن ناراحتن، تا خطاهایی که در مسیر بدست آوردن چیزی مرتکب میشن. اون خطاها خودشون ارزشمندن؛ به ما درسهای مفیدی میدن و ما رو آدمهای بهتری می‌کنن. دست روی دست گذاشتن، همون فرصت یادگیری رو هم از ما می‌گیره. /۳
Read 19 tweets
29 Sep
«ارزش بحث کردن نداره»

نویسنده از مراجعی (خانم) تعریف میکنه که همه مبلمان و وسایل خونه به سلیقه‌ی شوهر انتخاب شده بودن. تجملاتی و پر زرق و برق. برخلاف سلیقه خانم که مینیمال می‌پسندید. ولی خانم هیچوقت حرفی نزد. به نظرش اینها ارزش بحث کردن نداشتن. ولی قطعا از اونها لذت هم نمیبرد /۱
هرچقدر دکوریجات و مبلمان جدیدی به خونه اضافه میشد، اون بیشتر تو خونه‌اش احساس غریبه بودن میکرد. همین حرف نزدن‌ها باعث شد که بصورت مزمن بی‌انرژی باشه و کم کم تنفر از شرایط زندگی در اون پررنگ و پررنگ‌تر بشه. /۲
شاید به نظر بیاد بعضی از موارد کوچیک هستن و ارزش بحث کردن ندارن (مثلا تو چه بشقابی غذا بخورن، یا چه رومیزی‌ای داشته باشن) ولی اگه قرار باشه این موارد هر روز جلوی چشم باشن، دیگه بی‌اهمیت نیستن. حرف نزدن راجع به این موارد شاید آرامش رو حفظ کنه، ولی این آرامش دروغین و ظاهریه. /۳
Read 22 tweets
27 Sep
تو این پادکست یه نکته جالب در مورد علت شکل‌گیری فرهنگ هوک‌آپ (سکس بی‌احساس) میگه.

جنبشهای فمینیستی دوتا خواسته‌های عمده داشتن:
۱. زنها بتونن همون کارهایی رو بکنن که مردها می‌کردن
۲. نشون بدن ویژگی‌های زنانه ارزشمندن

ولی در این مسیر بیشتر مورد ۱ محقق شده، و این تعادل رو بهم زده/
دخترها از بچگی تشویق میشن که از ویژگی‌های منتسب به پسرها دوری نکنن و اون ویژگی‌ها رو در خودشون تقویت کنن. اگه دختربچه‌ای سراغ اسباب‌بازی‌های مهندسی بره، خیلی از خونواده‌ها بیشتر تشویقش می‌کنن (نسبت به بازی‌هایی که منتسب به دخترها بود)
اگه بعدا دختری بخواد رشته‌های ریاضی-فیزیک رو انتخاب کنه، هم همینطور. بیشتر مورد تایید و تحسین خواهد بود، چون داره کاری می‌کنه که قبلا برای دخترها درنظر گرفته نمیشد. (تا اینکه بخواد رشته‌هایی بخونه که بیشتر به زنها نسبت داده میشدن - مثلا رشته‌هایی که بیشتر با آدمها سر و کار دارن)
Read 4 tweets
23 Sep
تا حالا دیدین یکی که تو دبیرستان دانش‌آموز خوبی بوده، در دانشگاه با سختی روبرو میشه، انگیزه‌اش رو از دست میده، و شاید حتی به سختی مدرکش رو بگیره؟ یا یکی که در دانشگاه عالی بوده، سر کار دیگه اون انگیزه رو نداره و تبدیل میشه به یک کارمند معمولی. علتش چیه؟ /۱
مالکم گلدوِل میگه ما موقعیت‌مون رو بصورت نسبی می‌سنجیم. در مقایسه با اطرافیان نزدیک‌مون.
Relative Deprivation Theory

از محیط دانشگاه مثال می‌زنه: تو همه دانشگاههای آمریکا، اکثر افرادی که در یک‌سوم پایینی کلاس هستن، انصراف از تحصیل میدن و مدرک نمی‌گیرن /۲

این پدیده تو هاروارد (و بقیه دانشگاههای خوب) هم اتفاق میافته؛ جاهایی که دانشجوهایی پایین کلاس از میانگین دانشجوهای سراسر کشور خیلی بالاتر هستن. بعضی‌ها چنان دچار ضعف اعتماد به نفس میشن که به کل می‌خوان تغییر رشته بدن و برن سراغ کار دیگه‌ای. /۳
Read 6 tweets
20 Sep
«تو کی هستی؟»

هرکسی پیچیدگی‌های شخصیتی زیادی داره که نمی‌تونه همه جنبه‌هاش رو توضیح بده. علاوه بر اون، در پاسخ دادن به این سوال، همه یک سری پتانسیل در خودشون می‌بینن که هنوز به واقعیت تبدیل نشدن. به همین دلیل، جواب دادن به این سوال راحت نیست. /۱
آدمها معمولا خودشون رو در داستانها پیدا می‌کنن. داستانها به ما یادآوری می‌کنن که چه ویژگی‌هایی مطلوب ماست. در قالب کاراکترها، رفتارهای انسانی‌ای رو برای ما شرح میدن که ما می‌دونستیم ولی نمی‌تونستیم بیان کنیم‌شون. /۲
داستانهای فراموش‌نشدنی، مفاهیم پیچیده رو با بیانی قابل فهم ارائه می‌کنن. سراغ شرایط پیچیده میرن و راه‌حلهایی میارن (به همون اندازه سخت و پیچیده) در همه اونها بیشمار مشاهده وجود داره که به ما فرصت میده الگوهای رفتاری و قواعدی رو از متن استخراج کنیم و تو زندگی‌مون بکار ببریم. /۳
Read 19 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!

:(