Thread by @pishgoo44444

#دگردیسی_عیسی_به_محمد (6)

3- خوانش سُریانی-آرامی قرآن (بخش اول)
ما هنوز به تئوری اصلی، یعنی عدم وجود محمد، وارد نشدیم، ولی تا اینجا تحقیقاتی را نشان دادیم که #آغاز_تاریک اسلام را نشان میدهد و در حال نزدیک شدن به تئوری موسسه اِناره (اِناره در عربی یعنی روشنگری) هستیم
👇

عدم اطمینان به منابع اسلامی از یک سو، و شواهد باستانشناسی از سوی دیگر، به ما میگوید انچه از تاریخ اسلام میدانیم، روایت دلخواه عباسیان است که چند قرن بر محدوده خاورمیانه حاکم بودند.

اما چیزی که ما امروزه، با عنوان سخیف #دوران_جاهلیت میشناسیم، یعنی دوران قبل از اسلام،
👇

درخور بازنگری اساسیست.
حدفاصل اورشلیم تا میانرودان، در این منطقه چه خبر بوده است؟

چنانچه میدانیم قران اولین و تنها کتابیست که به عربی، از سده هفتم میلادی به جا مانده، پس ما برای خواندن قران و ترجمه کلمات چه منبعی برای مقایسه داریم؟
👇

اگر به مفسران اسلامی باشد که باید بگوییم هیچ، یا لااقل باید به تفسیرهای ابن هشام یا طبری، اعتماد کنیم که دویست سال پس از نازل شدن (؟) قران امده اند.
منابعی که به سبب دوری از زمان محمد، چندان قابل اعتماد نیستند، گرچه میتوان به این افراد رجوع کرد، 👇

چرا که بهرحال، این افراد به این دوران نزدیکتر هستند ولی نباید بصورت کامل خوانش انها را ملاک قرار داد.

کریستوف لوگزنبرگ، یک زبان شناس است که به زبان های عربی، و ارامی-سریانی (زبانهای سامی) تسلط دارد، و در کتابی که محصول چند دهه تحقیق است، نشان میدهد که 👇

بسیاری از ایات قران امروزی، اشتباه معنا شده و به همین دلیل گاهی گسستگی و پرت و پلاگویی عجیبی به لحاظ محتوایی و معنایی در ایات قران میبینیم.

لوگزنبرگ نشان میدهد که بسیاری از ایات ایراد دستوری دارد، طوریکه حتی یک کودک عرب هم سریعا از درون متوجه میشود که 👇

این ایه، در اینجا، ایراد دستوری دارد (برای مثال من به فارسی بگویم:
من میتوانم به زبان صد "کشورها" حرف بزنم، در اینجا حتی یک کودک فارسی زبان هم متوجه میشود که در دستور زبان فارسی، نباید از کشور(ها) استفاده کرد، یعنی باید گفت من به زبان صد "کشور" حرف میزنم.)

👇

یا لوگزنبرگ نشان میدهد که بسیاری از ایات، با توجه به کلمات سریانی-ارامی معنای درستی میگیرد، و یا حتی با توجه به خود قران در جاهای دیگر، میتوان معنای درست این ایات را فهمید.
من بزودی مثالهای دقیقی (با ایات قران) می اورم، ولی در این مورد، مثلا قران در جایی میگوید: 👇

کوه ها را میبینید که حرکت میکنند
لوگزنبرگ نشان میدهد که کلمه #سُیِرَت که در اینجا حرکت کردن معنا شده، با توجه به معنای سریانی-ارامی ان، پودر شدن و فرو ریختن و ترکاندن، معنا میدهد، و قران میگوید: و کوه ها را میبینید که پودر شده و محو میشوند و اینها توصیفات روز قیامت است
👇

و جالب اینکه در خود قران، یکبار دیگر این ایه با کلمات دیگر امده، که در توصیف روز قیامت، قران میگوید:
و کوه ها را میبینید که همچون غبار، پودر میشوند

یعنی هم با توجه به خود قران، هم با توجه به معنای سریانی-ارامی ان، این ایه (و بسیاری از ایات دیگر) ترجمه معقول و منطقی میگیرد.
👇

یا اینکه ما در قران بارها میبینیم که اصلا محتوای یک یا چند ایه، نامعقول است، یا در جایی میبینیم قران اختلاف فاحشی با کتاب مقدس گرفته، و یا در مواردی گویی نویسنده ان پرت و پلا میگوید:
مثلا مریم در زمان بارداری، افسرده، نگران و غمگین است تا جایی که فکر خودکشی به سرش زده
👇

بعد قران میگوید ما چشمه ابی زیر [پای] تو جوشاندیم تاغصه نخوری.
طرف میخواهد خودکشی کند، این دیگر چه جوابیست؟ و لوگزنبرگ نشان میدهد که با توجه به معنای سریانی-ارامی کلمات، این ایه میگوید:
ای مریم، از نظر خداوند، فرزند تو حلالزاده و مشروع است (تا مریم را ارام کند).

👇

دقت کنید در اینجا چه تفاوت فاحشی در معنا میبینیم؟ و چقدر ترجمه معقولتر شده؟ چه کسی وقتی فرد دیگر تا حد خودکشی کردن، ناراحت و افسرده است، میگوید زیر پای تو اب جوشاندم؟

و در مورد اخر این مقدمه، چنانچه در باب جمع اوری قران میدانیم، با فراخوان عثمان، خلیفه سوم،
👇

مجمعی از کسانی که ایات قران را بصورت مکتوب یا در حافظه شان نگهداشته اند، تشکیل شد تا قران را جمع اوری کنند، صرف نظر از اختلافاتی که پس از این شورا بوجود امد، در نهایتِ کارِ این شورا، قران با خط کوفی جمع اوری شده، خط کوفی نقطه یا الف ممدود، یا اِعراب گزاری ( َ ِ ُ ) ندارد،
👇

و اینجا دیگر ما فارسی زبانها بخوبی میدانیم فقط یک نقطه در بالا یا پایین کلمات یا تغییر یک فتحه به کسره چه بلایی میتواند به لحاظ مفهومی بر سر کلمات و نهایتا جملات بیاورد، لوگزنبرگ در این مورد نیز موارد زیادی را تشخیص میدهد.
(مثلا واژه #حر با یک نقطه دربالای حرف ح میشود خر یا 👇

یک نقطه در زیر حرف ح میشود؛ جر، یا حتی فرضا همین واژه جر را درست تشخیص دادیم، جَر به معنای جَر و بحث و جِر به معنای پاره کردن است، حال یک کتاب را باید با این مشکل بزرگ بررسی کرد)

من در رشتوی بعدی، نمونه هایی از ترجمه های لوگزنبرگ با توجه به کلمات سریانی-ارامی میاورم، در انجا 👇

چنانچه خواهیم دید، لوگزنبرگ متوجه میشود حوری یعنی انگور سفید و غلمان یعنی درخت تاک، که بعدها میبینیم برای پرفسور #اولیگ خنده اور است که این همه جنگ و کشت و کشتار برای رسیدن چنددانه انگور و درخت تاک در بهشت بوده.

👇

از آنجا که خواندن کتاب خوانش سریانی-ارامی قران کمی سخت و حوصله سر بر است، (چون لوگزنبرگ از دید یک زبان شناس در حال بررسی تخصصی است و برای خواننده غیرمتخصص مثل من و شما، گاهی حوصله سر بر میشود) من چند نمونه را با خلاصه توضیحات خود لوگزنبرگ، در اینجا میاورم.

پایان بخش ششم.