3- خوانش سُریانی_آرامی قران (بخش سوم)
در قسمت قبل مثالهایی از ایات قران با ترجمه مکارم شیرازی (بعنوان نماینده ترجمه های امروزی) و ترجمه های لوگزنبرگ اوردیم.
بدون هیچ توضیح اضافه ای به مثال های دیگر بپردازیم.
لوگزنبرگ توضیح میدهد که حتی یک کودک عرب زبان هم بسرعت با احساس درونی میفهمد، این عبارت در دستور زبان عربی غلط است و لوگزنبرگ توضیح میدهد که مفسران اسلامی برای جمع کردن اینگونه ایرادهای دستوری، تا چه حد تلاش کرده و موفق نشدند تاجاییکه بارها به چرندگویی پرداخته اند.
👇
لوگزنبرگ میگوید در این آیه، به لحاظ دستوری، قران باید بگوید "دوازده قوم" ولی در زبان سریانی-آرامی، "دوازده قوم ها" صحیح است (امروز هم در فارسی و انگلیسی چنین تفاوتی را میبینیم) پس شکل صحیح عربی ان میشود:
اثْنیْ عَشْرَ أَسْبَاطًا
👇
لوگزنبرگ در این مورد مثالهای دیگری میآورد و نشان میدهد که در موارد متعددی، دستور زبان قران، اگر با خوانش عربی لحاظ شود، ایراد دارد ولی در خوانش سریانی-ارامی ایرادها رفع میشود.
البته یک نکته را باید گوشزد کرد و آن اینکه، 👇
این اشتباهات را نباید ناشی از بی دقتی یا نابلدی خود محمد دانست، چرا که محمد دستور زبانِ عربی زمان خودش را بلد بود، نمیتوان تصور کرد که فردی مسن، حرف زدن عادی را بلد نیست. مثلا حتی یک کودک فارسی زبان، امروز نمیگوید دوازده قوم ها، چون دستورات اولیه زبان فارسی را بلد است، 👇
پس این ایراد از "خوانش اشتباه قران" در اینده، ناشی شده، که از زمان نقطه گزاری و اِعراب گزاری بوجود امده، لوگزنبرگ مثالهای زیادی میاورد که در جایی فعل باید شکل مفرد می آمده ولی میبینیم که جمع است یا جایی باید جمع میامده ولی مفرد است. 👇
او نمونه های اشتباه (به لحاظ دستور زبان) را در موارد زیادی پیگیری میکند که حتی امروزه هم، این قواعد، با وجود قران، نتوانسته اند خود را به زبان عربی وارد یا تحمیل کنند.
ولی خوانش قران با زبان سریانی بخوبی این مشکلات را رفع میکند.
به مثال بعدی (سوره بحث برانگیز قلم) برویم
👇
سوره 68 (القلم) ایه 13 میخوانیم:
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ﴿۱۳﴾
علاوه بر اينها كينه توز و پرخور و خشن و بدنام است. (۱۳)
اگر دقت کنید، این همان آیه بحث برانگیزیست که از کلمه #زَنِيمٍ استفاده کرده است، که
👇
در قران های گذشته (مثلا با ترجمه الهی قمشه ای) حرامزاده یا زنازاده ترجمه شده است و مترجمان امروزی، آنرا درشتخو؛ زمخت، تندخو، خشن، بدنام و امثال این واژه ها ترجمه میکنند.
اینها توصیفات یک کافر است و چنانچه در سالهای اخیر دیده ایم، دگراندیشان، همیشه این ایه را 👇
به عنوان یکی از فحاشی های الله به دگراندیشان، نشان داده اند که مترجمین امروزی، با زیرکی، درجه ی فحش ها را از حرامزاده به تندخو و خشن و بدنام کاهش میدهند.
ولی ببینیم با ترجمه سریانی، این ایات چگونه معنا میشوند؟
👇
یکبار دیگر به این ایه نگاه کنید: #عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ #زَنِيم
لوگزنبرگ توضیح میدهد که کلمه #عُتُلٍّ اساسا اشتباهِ نقطه گزاری داشته و این کلمه را باید عالِِ (تنوین زیر حرف ل - عالِن) به معنای #متکبر و #مغرور خواند، دندانه کلمه ی عتل بعد حرف ع باعث شده مفسران عرب تصور کنند
👇
باید دو نقطه روی این دندانه بگذارند و انرا #عُتُلٍّ بخوانند.
لوگزنبرگ از این جهت این آیه را میآورد که نشان دهد: اولا، چطور با نقطه و اِعراب گزاری اشتباه، معناها تغییر کرده است، ثانیا در این زمان، سنت شفاهی خواندن قران از بین رفته است، اگر این سنت هنوز پابرجا بود،
👇
مفسران اولیه عرب متوجه این اشتباه خودشان میشدند که در نوشتار اولیه، هر بار دندانه ای دیدیم، نباید فکر حروفی مثل ب یا ت و ث و امثالش باشیم، بلکه ممکن است صدای الف (با الف ممدود) بدهد.
که شرح چگونگی این امر توسط لوگزنبرگ، از حوصله این نوشته خارج است.
👇
فقط درباره واژه #زنیم در انتهای آیه لوگزنبرگ مینویسد اشتباه در خوانش قران باعث شده که حتی خود مفسران عرب در ترجمه این واژه با مشکل روبرو شوند و کلماتی مانند "پست، حرامزاده، زنازاده، مادرقحبه، حقیر" را اختراع کنند.
در حالیکه این کلمه اصلا "زنیم" نیست و باید "رتیم" خوانده شود. 👇
(اشتباه در نقطه گزاری واضح است) کلمه #رتیم امروز در عربی وجود ندارد ولی لوگزنبرگ حتی مثالهایی میاورد که در زبان عربی، هنوز از این واژه در ضرب المثل های قدیمی استفاده میشود. که معنای #چرندگویی یا پرت و پلاگویی میدهد.
پس با این اوصاف به ترجمه نهایی این عبارت قرانی برویم:
👇
یعنی ایه از عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ﴿۱۳﴾
تبدیل شد به:
آيا گمان کردي اصحاب کهف و رقيم از آيات عجيب ما بودند؟! (۹)
👇
در اینجا لوگزنبرگ توضیح میدهد که این کلمه #َالرَّقِيمِ نیست و #الرَّقِاد است که معنای خواب یا افرادیکه درخواب فرو رفته اند (منظور اصحاب کهف) اشاره دارد و نهایتا ایه اینگونه میشود:
پسران بهشتی و غلمان:
تا اینجا روشن شد که حورالعین به انگورهایی که مثل جواهر، بلورین و شفاف و درخشنده هستند، برمیگردد، ولی قران در سه ایه از پسران بهشتی سخن به میان میاورد:
👇
و بر گِرد آنها نوجواناني جاوداني (براي پذيرائي) ميگردند كه هر گاه آنها را ببيني گمان ميكني مرواريد پراكنده اند!(۱۹)
[مکارم شیرازی]
👇
لوگزنبرگ در اینجا توضیح میدهد که کلمه #وِلْدَانٌ و کلمه #مُخَلَّدُونَ (یعنی همیشه زنده) که هر دو جمع هستند، مفسران را به گمراهی برده. او توضیح میدهد که قران واژه ولدان یا پسران را به کار برده و این کلمه هم قطعا درست خوانده شده، و این، راه هر گونه تفسیر را برای ما میبندد،
در قسمت قبل نشان دادیم، چگونه زبان شناسان عرب، در تفسیر #حور_العین، به اراجیف گویی پرداختند، در ابتدا معنای این عبارت ترکیبی را، بصورت تحت اللفظی "بزرگ چشمان سفید" ترجمه کردند 👇
و ندانستند با این عبارت مبهم چه کنند، و درنهایت، با توجه به ساختار آیه، که خطابش به مردان است، گفتند: حور-العین یا این موجودات "بزرگ چشمان سفید"، باید یک ویژگی برجسته از دوشیزگان بهشتی باشد.
لوگزنبرگ یاداوری میکند که نه در فرهنگ عرب و نه حتی در فرهنگ های دیگر،
👇
هیچکس برای توصیف یک زن زیبا، از چشمان سفید استفاده نمیکند، مگر اینکه وصف یک فرد کور باشد (چنانچه یعقوب چشمانش سفید -کور- شد)
در تمام فرهنگها اگر بخواهند کسی را با چشمانش توصیف کنند، میگویند چشمان آبی/مشکی و... (درواقع اشاره همه فرهنگ ها، به رنگ مردمک است، نه سفیدی اطراف آن)
👇
در باب واژه #قران، لوگزنبرگ پس از بررسی این واژه، نشان میدهد که مفسران عرب تقریبا همگی ریشه این واژه را از فعل "قرا" به معنای خواندن گرفته اند. ولی این واژه با توجه به معنای سریانی ارامی ان، 👇
"گلچینی از کتاب مقدس برای قرائت یا بلندخوانی به هنگام عبادت خدا" معنا میشود، دقیقا منطبق با واژه lectionarum یا lektionar در غرب.
لوگزنبرگ با توجه به روایتی از شافعی به این میرسد، که محمد؛ شخصا این واژه را quran تلفظ میکرده است، یعنی بدون آوای انسدادی پس از حرف r، یعنی 👇
تلفظ بشکل قر-عان یا قرءآن یا qur'an از سده هشتم میلادی به بعد، طبق الگوی فرقان furqan در تلفظ اعراب امده است.
نکته دیگری که لوگزنبرگ به ان اشاره میکند ایاتی است که مکررا از یک کتاب مادر (ام الکتاب، کتاب مبین و...) اورده شده که نشان میدهد قران، گلچینی از کتاب مقدس است، 👇
من بخش خوانش سریانی رو کامل نوشتم (البته یه قسمت کوچیکش هنوز مونده در مورد حوری و غلمان) ولی تا اینجا رو ادیت کردم و به درخواست دوستان، گفتم تا اینجا رو بزارم
اگر کمی صبر کنید - دو سه روز دیگه به بحث اصلی میرسیم، ولی به جاش مطالب خیلی بیشتری مینویسم (هنوز ننوشتم اونا رو)
👇
خود بحث اصلی یعنی عدم وجود محمد خیلی گسترده است
یعنی تا دلتون بخواد میخوام مطلب بنویسم و شواهد بررسی کنم.
و سعی دارم چیزی رو از دست ندم
و البته جالب اینه، خود این بخش باید از چند نگاه نوشته بشه
یه نگاه اینکه محمد وجود نداره و ایران توسط امویا (احتمالا معاویه) شکست خورده
👇
دوم اینکه محمد وجود نداره پس ایران چی شده یهو پاشیده؟
جواب اینه بروکراسی ایران بعد ساسانی جریانات رو هدایت کرده(بروکراسی یعنی دیوان سالاری یا اداره سالاری بقول معروف میگن حکومتا میان و میرن، این ادارات حکومتیه که حاکم اصلی ان)
خلاصه که این دیدگاه شواهد بیشتری داره) 👇
3- خوانش سُریانی_آرامی قران (بخش دوم)
قبل از شروع این رشته توییت، من در ادامه ی مقدمه قبلی، یک سری اطلاعات جانبی از بحث حاضر بدهم و بعد به اصل بحث بپردازیم.
زبان #سریانی که به #سریانی_آرامی یا #سریانی_کلاسیک نیز معروف است، زبان غالب مردم خاورمیانه در قرون وسطی است، که قدیمی ترین اثر از این زبان در سده اول میلادی، در شهر اِدسا دیده میشود، و در سده سوم و چهارم میلادی، به اوج خود میرسد 👇
و کتابهای ادبی و مذهبی زیادی با این زبان نوشته میشود، ولی پس از سده های هشتم میلادی، میبینیم که به تدریج زبان عربی، خودش را به زبان سریانی غالب کرده است، و با ظهور مغول ها زبان سریانی کمتر استفاده شده و بعدها در عصر تیمور لنگ رو به افول گذاشت.
3- خوانش سُریانی-آرامی قرآن (بخش اول)
ما هنوز به تئوری اصلی، یعنی عدم وجود محمد، وارد نشدیم، ولی تا اینجا تحقیقاتی را نشان دادیم که #آغاز_تاریک اسلام را نشان میدهد و در حال نزدیک شدن به تئوری موسسه اِناره (اِناره در عربی یعنی روشنگری) هستیم
👇
عدم اطمینان به منابع اسلامی از یک سو، و شواهد باستانشناسی از سوی دیگر، به ما میگوید انچه از تاریخ اسلام میدانیم، روایت دلخواه عباسیان است که چند قرن بر محدوده خاورمیانه حاکم بودند.
اما چیزی که ما امروزه، با عنوان سخیف #دوران_جاهلیت میشناسیم، یعنی دوران قبل از اسلام،
👇
درخور بازنگری اساسیست.
حدفاصل اورشلیم تا میانرودان، در این منطقه چه خبر بوده است؟
چنانچه میدانیم قران اولین و تنها کتابیست که به عربی، از سده هفتم میلادی به جا مانده، پس ما برای خواندن قران و ترجمه کلمات چه منبعی برای مقایسه داریم؟
👇