Thread by @pishgoo44444

#دگردیسی_عیسی_به_محمد (12)

4- دگردیسی عیسی بن مریم به محمد (بخش اول)

قبل از شروع بخش چهارم، یک نکته را تاکید دوباره و یک نکته را یاداوری کنم؛ نکته تاکیدی اینکه، مطالبی که تا الان آمده و پس از این میآید، نظرات شخصی من نیست، و اصلا در این بحث نظرات شخصی مهم نیست، چنانچه 👇

https://twitter.com/pishgoo44444/status/1476512083202170892

اناتول فرانس میگوید [نقل به مضمون] اگر چند میلیارد نفر عقیده ای اشتباه داشته باشند، باز هم آن عقیده اشتباه است. ما این اشتباه رایج در منطق را، با عنوان مغالطه توسل به اکثریت میشناسیم.
دیگر اینکه این مطالب، فقط جهت اشنایی خواننده های محترم با تئوری های جدید است 👇

و شخصا کوچکترین اصراری بر پذیرش این مطالب - حتی برای یک نفر - ندارم. ذهن ما باید برای پذیرش یافته های جدید باز باشد، این دیگر انتخاب شخصی هر فرد است که تئوری های جدید را بپذیرد یا [منطقی، یا متعصبانه] رد کند.

👇

و نکته ای که باید یاداوری کرد، این است که تا اینجا، ما هنوز چیزی در مورد عدم وجود محمد نگفتیم، بلکه در بخش اول، صرفا نشان دادیم که مورخان اسلامی آنقدر دور از وقایع ایستادند، که اگر نگوییم آنچه روایت کرده اند بی اعتبار است، لااقل باید با دیده تردید به آنها نگاه کنیم.
👇

در بخش دوم اصالت شهر مکه را مورد تردید قرار دادیم، که اگر نظرات گیبسون را صحیح بدانیم، بار دیگر اصالت نوشته های اسلامی زیر سوال میرود.
در بخش سوم با خوانش سریانی قران، اصالت متنی، معنایی و محتوایی قرانهای امروزی را، با تحقیقات کریستوف لوگزنبرگ، مورد تردید قرار دادیم.

👇

با این اوصاف به بخش بعدی یعنی بررسی پاژنام [صفت] #محمد برویم.

برای فهم آنچه در نیمه نخست شده هفتم میلادی گذشته (حدفاصل سالهای 600 تا 632 م. و وقایع پس از آن) باید تمام وجوه این عصر را مد نظر قرار داد و نمیتوان صرفا از یک بعد به تاریخ و رویدادهای آن نظر کرد
👇

اگر ما این نکته را فراموش نکنیم که نمیتوان تاریخ را "خلق از هیچ" در نظر گرفت، چرا که تنها خصوصیت تاریخ که هرگز نمیتوان آنرا نادیده گرفت، "پیوستگی تاریخ" است، بهتر میتوانیم به درک وقایع هر عصر، مسلط شویم.

👇

ما در روایات مورخان اسلامی، چنین میخوانیم که مردی بیسواد (؟) در قامت یک پیامبر از جامعه ای دورافتاده و بیابانی ظهور کرد و توانست در زمان زندگی خودش، دگرگونی های بزرگی را ایجاد کند، تا جایی که اندکی پس از مرگش، نخستین جانشینان وی، امپراطوری قدرتمندی تحت لوای اسلام تشکیل دادند.
👇

این حرف تا چه حد درست است؟
چنانچه خواهید دید، تا اواخر قرن هفتم و حتی تا اواسط قرن هشتم میلادی (یعنی سال 750 م.) بدون تردید، خبر چندان مهمی از محمد نامی که این دگرگونی های بزرگ را بوجود آورده نیست. و تنها از سالهای پسین قرن هفتم میلادی، و پس از ان، در نیمه نخست سده هشتم میلادی
👇

رفته رفته و به ارامی، نام وی در سکه ها، کتیبه ها، نوشته های اسلامی، اسناد غیر اسلامی، الواح و نامه ها و دیگر اسناد پدیدار میشود.

چنانچه خواهید دید ما اینجا هم اسناد اسلامی، هم اسناد [اصطلاحا] برون مرزی را بررسی میکنیم، و البته در کنار اینها، اسنادی که 👇

امروزه باستانشناس ها یافته اند را مورد بررسی قرار خواهیم داد. در این اسناد، خبر از جنگ و لشکرکشی های پساساسانی هست، ولی خبری از محمد نیست.
و در معدود اسنادی که تا قبل از سال 750 م. در دست داریم، (که از محمد نامی حرف زدند) 👇

به نکات جالبی میرسیم، در این اسناد که به سختی به تعداد انگشتان دو دست میرسد میبینیم که یا محمد در قامت یک #صفت برای عیسی اشکار میشود، یا در قامت یک فردی که گویا اهمیت چندانی ندارد، یا در قامت یک تاجر، و در دو جا، در قامت یک پادشاه در سوریه امده است، 👇

فقط در یک سند میبینیم که واژه #پیامبر برای محمدنامی بکار رفته، که در انجا هم شرح کاملی میآوریم که نویسنده این اثر، از محمد نامی بعنوان پیامبری دروغین حرف میزند که سنگ میپرستد، و نکته اینکه این شخص، امکان اشتباه نداشته، (یعنی اینطور نیست که بگوییم 👇

شاید این نویسنده، درک اشتباهی - بر اساس شنیده ها - از اعتقادات محمد نامی بعنوان پیغمبر عربها داشته، چرا که این شخص، مدتی در دربار امویان بوده است. پس این فرد، (طبق اسناد و روایات اسلامی) نمیتواند درک غلطی از محمد داشته باشد.)

پس ما چگونه میتوانیم اطمینان پیدا کنیم که 👇

محمد نامی وجود داشته است؟

ما برای شناخت تاریخ و صحت و سقم روایات تاریخی راه های زیادی در دست داریم
و صرفا نباید به یک سری روایات تکیه کنیم

این راه ها کدامند؟
- بررسی تاریخ های درون مرزی و مقایسه انها با یکدیگر (که چنانچه میبینیم، تواریخ اسلامی فارغ از دوری از زمان زیست محمد
👇

پر از تناقضات، دروغ ها، قصه های هزار و یک شبی، روایات اسطوره ای، داستان های ساختگی با توجه به دیگر ادیان و اسطوره های محلی و غیر محلی هستند.)
- راه دوم اسناد برون مرزی از وقایع است. مثلا اگر کتیبه های ایرانی از وقایع جنگ های مادی خبر میدهند، نوشته های یونانی نیز 👇

چنین خبری را میدهند، کمااینکه اگر نوشته های کشور ثالثی - مثلا مصر یا چین - از این واقعه بطور یکسان خبر بدهند، اعتبار نوشته های درون مرزی بالاتر میرود.)

- راه سوم پیدا کردن شواهد باستانشناختی است، این شواهد میتواند هر چیزی باشد، حتی یک سکه یا یک کوزه، یا 👇

نوشته ای ریز در گوشه ی یک سنگ، یا الواح و نامه ها -ولو اینکه این نامه ها بازرگانی و مالیاتی باشند- اجساد، سپرها و شمشیرها و هرگونه ادات جنگی مثل منجنیق ها یا حتی سنگ های منجنیق و...و...، همه ی اینها میتواند گره گشا باشد.
👇

با این اوصاف، ما از محمد، پیغمبر اعراب چه شواهدی در دست داریم؟
اگر بگوییم هیچ، چندان بیراه نگفته ایم. (به جز قرآنی که منسوب به اوست)

بررسی ما در این بخش نشان میدهد که نام محمد در سده هفت میلادی پاژنامی [صفتی] برای عیسی بن مریم است.

👇

کریستوف لوگزنبرگ، که در بخش قبلی، شرح تحقیقاتش امد، نشان میدهد که عبارت #محمد_رسول_الله یعنی "ستایش باد فرستاده خدا" که این عبارات درباره عیسی فرزند مریم بکار رفته است، نه شخص محمد.

و ما شواهدی در دست داریم که یقینا خوانش لوگزنبرگ را تایید میکند. 👇

یعنی شواهد پیدا شده امروزی نشان میدهد، در مناطق امپراطوری ساسانی، صفت #محمد، برای عیسی بکار میرفته است، نه شخصی واقعی به نام محمد.

بررسی این اسناد و شواهد در ادامه این بخش می آید. خواهیم دید که اسناد پیدا شده شهادت میدهند که در سده هفتم میلادی، 👇

محمد در جایگاه صفتی برای عیسی بکار رفته است، معاویه و جانشینانش مسیحی هستند. عبدالملک در رویارویی با کایزر بیزانس کارهای عجیبی انجام میدهد، و حتی سکه به نام دیر صهیون میزند و مسجد قبه صخره را بر روی سنگ مقدسِ اورشلیم بنا میکند و نوشته هایی در تایید عیسی باقی میگذارد. 👇

و در شرح مبسوطی که میآورم، میبینیم که صفت #امیرالمومنین و #عبدالله نیز، در جایگاه پاژنامی [صفتی] برای پادشاهان پساساسانی بکار رفته و چرایی این امر را بررسی میکنیم.

و در اخر نام محمد را در متون قدیمی تر و متون اسلامی بررسی میکنیم، 👇

و خواهیم دید حتی متون اسلامی هم گواهی داده اند که نام های دیگر محمد (پیامبر خودشان) عملا نام های مختلفی برای عیسی بن مریم است.

همراه باشید.
بررسی اسناد و شواهد در دست، زمانبر است ولی خواهیم دید که ارزش نقد و بررسی مفصل را دارد. 👇

درباب واژه امیر مومنین، میبینیم این صفت یعنی رییس تامینات، و برای فردی که حاکم امنیت افراد است بکار میرفته، چه انکه در این زمان مومن یا مومنهایی وجود نداشتند که شخصی چون معاویه بعنوان امیر مومنان باشد، 👇

و درباره صفت #عبدالله که در متون قرون اول میلادی، بعنوان صفتی برای عیسی بکار رفته است؛ خواهیم دید این صفت در مقابله با اندیشه پادشاهان ساسانی (و مصریان باستان که خود را از نژاد خدایان میدیدند) برای پادشاهان پساساسانی بکار رفته.

پایان بخش دوازدهم.