اساسا صفات #برگزیده یا ستایش شده، یا تبرک شده، از دسته صفاتی هستند که در فرهنگها و جوامع دینی یا ایدئولوژیک، بشدت استفاده میشود.
مثلا یهودیان خود را قوم #برگزیده میدانند، و این امر در جای به جای کتاب مقدس آنها نیز دیده میشود.
👇
برای مثال در سِفر تثنیه، باب 7 ایات 6 و 7 میخوانیم که خداوند قوم یهود را نه به دلیل کثرت، بلکه بخاطر اینکه آنها را دوست میداشت، قوم #برگزیده کرده است. قرآن نیز در چند آیه #برگزیدگی یا برتری قوم یهود را تایید و تصریح کرده است.
👇
مساله #برگزیدگی منحصر به یک قوم نیست، بلکه در طول تاریخ به وفور میبینیم که پادشاهان به دلایل مختلف خود را #برگزیده میدانستند، در تاریخ نمونه های فراوانی داریم که پادشاهان، برای مشروعیت دادن به خود یا حکومتشان، خود را #برگزیده خداوند میدانستند، یا حتی در پی مشروعیت نبودند بلکه 👇
درموارد زیادی، پادشاهی، مست از می قدرت، میتوانست چنین توهماتی را اعلام دارد. ما حتی افراد خاصی را میبینیم که با مشروعیت گرفتن از افراد مقدس تاریخ، خود را متبرک، منتخب و یا به عبارتی #برگزیده میدانستند. (مثل ژاندارک در قرون وسطی)
👇
در مسیحیت میبینیم که پاول مقدس، هر کس را که به مسیح ایمان میآورد، eklektos یا #برگزیده مینامد.
بخش دوم کتاب جسایا [=اشعیا] به گواهی از خدا، عبدالله [یا خدمتکار خدا] را #برگزیده ی من میداند، (منظور از عبدالله، عیسی است) آنجا که میگوید:
جسایا (اشعیا) باب 42، ایه 1: 1- خداوند میفرمايد: «اين است #خدمتگزار من كه او را تقويت میكنم. اين است #برگزيدهٔ من كه از او خشنودم. او را از روحم پر میسازم تا عدالت و انصاف را برای قومهای جهان به ارمغان آورد»
👇
انجیل لوقا نیز در جایی (9:35) میگوید: آوایی از آسمان ها #عیسی را پسر برگزیده نامید.
لوقا باب 9؛ ایات 34 و 35:
34- این سخن هنوز بر زبان پطرس بود که ابری پدیدار گشت و آنان را در بر گرفت. چون به درون ابر میرفتند، هراسان شدند.
35- آنگاه ندایی از ابر در رسید که
👇
«این است پسر من که او را #برگزیدهام؛ به او گوش فرا دهید!»
یا در همین انجیل [لوقا]، میبینیم (23:35) وقتی عیسی را به صلیب کشیدند، یهودیانی میخندند و میگویند اگر او واقعا #برگزیده خداوند است، چرا نمیتواند به خودش کمک کند؟
👇
لوقا، باب 23، ایات 34 تا 37: 34- عیسی گفت: «ای پدر، اینان را ببخش، زیرا نمیدانند چه میکنند.» آنگاه قرعه انداختند تا جامههای او را میان خود تقسیم کنند.
35- مردم به تماشا ایستاده بودند و بزرگان قوم نیز ریشخندکنان میگفتند: «دیگران را نجات داد! 👇
اگر مسیح است و #برگزیدۀ خدا، خود را نجات دهد.» 36- سربازان نیز او را به استهزا گرفتند. ایشان به او نزدیک شده، شراب ترشیده به او میدادند. 37- و میگفتند: «اگر پادشاه یهودی، خود را بِرَهان.» 38- نوشتهای نیز بدین عبارت بالای سر او نصب کرده بودند که "این است پادشاه یهود."
👇
پس با درک کلمه #برگزیده میبینیم که این واژه، بعنوان یکی از القاب یا صفات عیسی، در عمیق ترین لایه های دینی و فرهنگی مسیحیان رخنه کرده است.
ولی دیگر معناهای نام محمد، یعنی ستایش شده یا ستایش شونده، نیز مانند واژه برگزیده، در فرهنگ ها و جوامع دینی راه یافته است. 👇
در بخش سوم تورات، مزامیر داوود (the book of psalms) باب 118 ایات 22 به بعد میخوانیم که معماران سنگ مهمی را که #تاج_سنگ یا #خرسنگ میگوییم، دور انداخته اند، (تاج سنگ اصطلاحا به سنگ پایانی بنا میگویند، که با گذاشتن ان، بنا تکمیل میشود، خرسنگ اصطلاحا سنگی است که 👇
سازه بر آن بنا شده و تحمل بنا روی این سنگ است)
انجیل به ما میگوید، این تاج سنگ [یا خرسنگ] استعاره از مسیح است که میتواند کل دیوار (یعنی قوم یهود) را نگهدارد.
مزامیر، 118، ایات 22 تا 26: 22- سنگی را که معماران رد کردند، اکنون مهمترین سنگ بنا شده است.
👇
23- این کار خداوند است
که به نظر ما عجیب میآید.
.
.
.
.
و در ادامه میگوید: 26- "ستایش باد" آن کسیکه به نام خداوند میآید، ما شما را از معبد بزرگ خداوند برکت میدهیم.
👇
انجیل میگوید هنگام ورود عیسی به اورشلیم، پیروانش او را #بسیار_ستوده_شده مینامیدند، و در جای دیگر از بازجویی کاهن یهودی از مسیح حرف میزند که به او میگوید: ایا تو فرزند آن #بسیار_ستایش_شده eugotolos هستی؟
مسیح میگوید من همان کس هستم.
👇
پس با آتچه تا اینجا گفته ایم؛ عیسی خدمتکار خداوند یا عبدالله است، و عیسی #برگزیده خداوند است و نیز، عیسی فرزند #بسیار_ستایش_شده ی خداوند است.
یا بعبارتی، "عیسی کسی نیست جز #محمد" (برگزیده یا ستایش شده)
ادامه دارد....
پایان بخش پونزدهم.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
در قسمت قبل، معنای نام محمد، یعنی برگزیده یا ستایش شده را در متون قدیمی تر از سده هفتم میلادی بررسی کردیم، در اینجا، ادامه قسمت قبل (قسمت ب) را ادامه دهیم.
یک برداشت دیگر از #محمد وجود دارد که ارزش بررسی چندانی ندارد، این برداشتِ اشپرنگر، اسلام شناسان غربی از روایات ابن عباس است، که با توجه به زبانهای هم خانواده عربی، محمد را #آرزو_شده یا آرزوی شدید چیزی را خواستن معنا میکند.
بعبارتی محمد یعنی کسی که با آرزوی شدیدی منتظرش هستند. 👇
اشپرنگر به کتاب های هاگای و دانیال اشاره میکند که در آنجا کلمه حمداه، به معنای آرزو شده است. ابن عباس با توجه به آیاتی از قران که محمد را #احمد خطاب کرده، میگوید احمد همان فردیست که در تورات پیشگویی ظهور او شده است. 👇
از نیمه دوم قرن هفتم میلادی (زمان امویان) دو سند بسیار مهم داریم که نشان میدهد در این دوران، هنوز #صفت محمد از عیسی جدا نشده است. یکی سکه هایی که در دوران #موآویا [=معاویه]، اما به اسم مسیح زده شده
البته در این سکه ها اثری از نام مسیح نیست بلکه نمادهای مسیحی مثل صلیب بکار رفته، در دوران عبدالملک مروان نیز، سکه های دو زبانه با نام محمت mhmt و مُحمَّد (با لهجه عربی) muhammad زده شده.
دوم کتیبه های مسجد قبه الصخره.
قبه الصخره مسجدی است که توسط عبدالملک بن مروان ساخته شد
👇
درون این مسجد، صخره ای بزرگ قرار دارد که به ان صخره مقدس میگویند.
ادیان سامی، افسانه های دینی خودشان را به این صخره مرتبط میدانند، از هبوط آدم بر روی این صخره در زمین یا ادعای دیگری مبنی بر اینکه ابراهیم تصمیم داشته فرزندش را روی این صخره قربانی کند، تا ادعای مسلمین،
ما در قرن هفتم میلادی (حد فاصل سالهای 600 تا 700 میلادی) در یکی از شهرهای امپراطوری ساسانی [یا پساساسانی] ایستاده ایم، اگر در این لحظه، واژه #محمد را بشنویم، این واژه چه چیزی را در ذهن ما تداعی میکند؟
برای ردیابی پاژنام [صفت] محمد، بطور کلی سه دسته سند در دست داریم:
الف- سکه ها و کتیبه های پیدا شده.
ب- ردگیری نام محمد (و مترادف های آن) در متون معاصر یا قدیمی تر، خصوصا کتاب مقدس.
ج- بررسی نام محمد در روایات اسلامی.
👇
الف- در سکه های یافت شده متعلق به 661 میلادی (سال 40 عربی یا هجری) در شرق ایران، نام Mhmt نقش بسته است.
این مناطق شرقی ایران، محل اسکان مسیحیانی بود که پس از پیروزی ساسانیان در سال 241 م. (با تصرف شهر الخضر) به آنجا کوچانده شدند.
قبل از شروع بخش چهارم، یک نکته را تاکید دوباره و یک نکته را یاداوری کنم؛ نکته تاکیدی اینکه، مطالبی که تا الان آمده و پس از این میآید، نظرات شخصی من نیست، و اصلا در این بحث نظرات شخصی مهم نیست، چنانچه 👇
اناتول فرانس میگوید [نقل به مضمون] اگر چند میلیارد نفر عقیده ای اشتباه داشته باشند، باز هم آن عقیده اشتباه است. ما این اشتباه رایج در منطق را، با عنوان مغالطه توسل به اکثریت میشناسیم.
دیگر اینکه این مطالب، فقط جهت اشنایی خواننده های محترم با تئوری های جدید است 👇
و شخصا کوچکترین اصراری بر پذیرش این مطالب - حتی برای یک نفر - ندارم. ذهن ما باید برای پذیرش یافته های جدید باز باشد، این دیگر انتخاب شخصی هر فرد است که تئوری های جدید را بپذیرد یا [منطقی، یا متعصبانه] رد کند.
دوستان نقدی که جناب هری نوشته رو بخونید، شخصا از نقد استقبال میکنم و حرف هیچ احدی واسم وحی منزل نیست
اما نقدی به نقد هری:
در باب مسجد گوانژوی چین، تاریخ گزاری مسجد توسط گیبسون انجام نشده، بلکه یک سرچ ساده هم نشان میدهد که منابع دیگر نوشتند که سعدبن ابی وقاص این مسجد را ساخته. 👇
(در واقع گیبسون اینجا صرفا اطلاعات تاریخی میدهد، نه کشفیات شخصی خودش)
دوم اینکه من، شخصا وقتی کتاب و مستند گیبسون را دیدم، اولین شبهه برایم خطای قبله زدن مساجد بود، انصافا میتوان پذیرفت که قبله زدن مسجدی در چین، تا اورشلیم میتواند خطای 12درجه ای داشته باشد، ولی اگر قبله یازده 👇
مسجد اولیه، همگی دقیقا به پترا برسد این دیگر خطای نجومی نیست، و البته نه تنها خطای نجومی نیست اتفاقا دقت کارشان را نشان میدهد
ضمن اینکه مسجد گوانژو قطعا درست تاریخ زده شده (حداقل قبل از 624 م. بودنش صحیح است) یعنی در زمان زندگی خود محمد ساخته شده، چرا؟ 👇
پسران بهشتی و غلمان:
تا اینجا روشن شد که حورالعین به انگورهایی که مثل جواهر، بلورین و شفاف و درخشنده هستند، برمیگردد، ولی قران در سه ایه از پسران بهشتی سخن به میان میاورد:
👇
و بر گِرد آنها نوجواناني جاوداني (براي پذيرائي) ميگردند كه هر گاه آنها را ببيني گمان ميكني مرواريد پراكنده اند!(۱۹)
[مکارم شیرازی]
👇
لوگزنبرگ در اینجا توضیح میدهد که کلمه #وِلْدَانٌ و کلمه #مُخَلَّدُونَ (یعنی همیشه زنده) که هر دو جمع هستند، مفسران را به گمراهی برده. او توضیح میدهد که قران واژه ولدان یا پسران را به کار برده و این کلمه هم قطعا درست خوانده شده، و این، راه هر گونه تفسیر را برای ما میبندد،