ظهور معاویه (1)
از معاویه به جز نوشته های برون مرزی متعدد که به او و کارهایش اشاره شده، و به جز نوشته های راویان اسلامی، چند سند عینی دیگر داریم که وجود او را اثبات میکند.
👇
یکی سکه های مربوط به معاویه، دوم کتیبه های مربوط به او، که یک کتیبه در حمام شهر #قدره (شهر #ام_قیس امروزی واقع در اردن) است و دومی سنگنبشته طائف.
معاویه در هیچ کجا خود را بعنوان خلیفه معرفی نکرده، و هم در سکه ها و هم در کتیبه ها خود را امیرالمومنین خوانده.
👇
سکه ای "در سال 662 م. در شهر دارابگرد استان فارس، به نام معاویه ضرب شده" که در این سکه معاویه به خط پهلوی، خود را #امیری_وریوشنیکان معرفی کرده است که ترجمه آن میشود امیرالمومنین.*
(پ.ن مهم: مطلب بسیار مهم اینکه من در سایتهای سکه شناسی، در بخش سکه های #عرب_ساسانی ترجمه 👇
کلمه #وریوشنیکان را نگاه کردم، در انجا این کلمه، #با_ایمان ترجمه شده، در کتیبه ها هم عبارت commander of the faithful نوشته شده که امیر با ایمان ترجمه میشود.
ولی برخی از اسلام شناسان، #امیری_وریوشنیکان را امیر با ایمان و برخی دیگر امیر مومنان [=امیرالمومنین] معنا میکنند.)
👇
معمولا وقتی قوم یا ملتی بر اقوام دیگر پیروز میشوند سعی دارند تمام نمادهای قوم قبلی را از بین برده و نمادها و المان های مذهبی-سیاسی خود را جایگزین کنند.
مثلا آشوربانیپال وقتی عیلام [=ایلام] را شکست داد مینویسد که من، آشوربانیپال حتی یک موجود زنده بین آشور تا عیلام باقی نگذاشتم
👇
(نقل به مضمون - از حافظه ام نوشتم) اما سکه های #عرب_ساسانی و این سکه ی معاویه (تاریخ ضرب 662 م.) نشان میدهد که در زمان معاویه، 40 سال پس از پادشاهی محمد، و دقیقا 20 سال پس از سقوط ایران و قدرت گرفتن اعراب (تبری میگوید ایران 642 م. سقوط کرد) هنوز فرهنگ و نمادهای ایرانی جاریست.
👇
این کمترین اطلاعاتی است که از همین یک سکه بدست میآوریم، ولی یک سوال مهم اینجا برقرار است، چرا معاویه، نه در دمشق، و نه در سوریه یا حتی عربستان (مدینه یا مکه)، در هیچ کدام از این شهرها سکه نزده، و به شکل عجیبی، سکه های خود را در شهر #دارابگرد زده است؟
👇
معمولا در فتح یک کشور برای تحمیل حاکمیت، نمادهای قوم پیروز زده میشود، ولی سکه معاویه با خط پهلوی، تصویر شاهان ساسانی، و تصویر آتشکده و نمادهای زرتشتیِ پشت سکه، به ما چنین نشان میدهد که گویا او میخواهد این اطمینان را به ایرانیان بدهد که حاکم جدید 👇
با لقب امیر مومنین [امیر با ایمان] امده است و حفظ نمادهای زرتشتی در اینجا، در جهت یک توافق است.
توجه کنید که از این دوره القاب مختلف شاهان ساسانی، جای خود را به القابی همچون #عبدالله (خدمتکار یا بنده خدا) و #امیرالمونین داده است.
👇
از معاویه یک کتیبه جالب توجه در حمام شهر قدره باقی مانده (تصویر زیر) که ترجمه انگلیسی و فارسی آن چنین است. (برای کوتاهی مطلب و توجه به محدودیت توییت ها، ترجمه انگلیسی و ترجمه فارسی خط به خط در تصاویر میآید)
👇
ترجمه فارسی:
در روزگار عبدالله [=خدمتکار خدا]، #موآویا [=معاویه]، امیرالمومنین [امیر با ایمان؟]، حمام [اب] داغِ مردمی توسط مستشار، عبدالله ابن ابوعاصم (ابوهاشم؟) حفظ و بازسازی شد. در روز پنجم ماه دسامبر، دومین روز [هفته] از سال ششم مالیاتی [indiction; سال مالیاتی بیزانس]،
👇
در سال 726 مستعمره [سال محلی تاسیس شهر قدره]، بر طبق [تقویم] اعراب سال چهل و دوم، برای درمان بیماران، تحت مراقب یونس، صاحب مقام [احتمالا والی] القدره.
______
چنانچه در این کتیبه میبینید در بالا سمت چپ، علامت #صلیب، خودنمایی میکند. عبارات با زبان یونانی نوشته شده. 👇
و سه تاریخ در متن دیده میشود. اولی سال indiction است که به سال مالیاتی امپراطوری روم گفته میشد. درواقع فرمان امپراطوری روم، بر تعیین مالیات ملک، که هر پانزده سال یکبار صادر میشد را indiction میگفتند و بسیاری از تاریخ ها، نسبت به سال مالیاتی زده میشد. 👇
تاریخ دوم سال کُلُنی شدن یا مستعمره شدن شهر قدره [= ام قیس] است. البته کُلُنی را نباید تحت استعمار ترجمه کرد، colony یعنی اینکه، گاهی گروهی از مردم در یک اجتماع جمع میشدند و یک کُلُنی یا یک مستعمره یا یک کوچ نشینی میساختند. پس تاریخ دوم، تاریخ تاسیس شهر قدره یا ام قیس است.
👇
تاریخ سوم هم که سال اعراب است، اگر دقت کنید گفته شده: سال 42 بر طبق اعراب، یعنی هیچگونه پسوند هجری، هاجری یا عربی بکار نرفته. سال چهل و دوم هم از 622 میلادی به شمارش درمیاید، یعنی سال ترمیم و بازسازی حمام و نصب این کتیبه 663-4 م. است.
👇
نکته های دیگری که از این کتیبه جالب توجه است این است که: 1- معاویه خود را عبدالله خوانده و چنانچه خواهیم دید از این پس حاکمان عرب، در مقابل دیدگاه ایرانی-مصری، که خود را از نژاد خدایان میدیدند، خود را خادم یا بقولی دیگر بنده ی خدا (=عبدالله) خطاب میکنند.
👇
2- معاویه نه در اینجا و نه در هیچ کجای دیگر، حرفی از نَسَبش، ابوسفیان نمیآورد، و نیز حرفی از خلیفه بودن خود نمیآورد، صرفا خود را امیرالمومنین [امیر با ایمان] خطاب میکند.
3- نکته دیگر اینکه در این کتیبه نام"maauïa" (ماآویا) به زبان آرامی نوشته شده، و این یعنی
👇
نام معاویه، نه بشکل یونانی آن، یعنی Mabias و نه بشکل عربی آن، یعنی Muawiya، بکار رفته، که جای تامل دارد. که به ان میپردازیم.
4- صلیب روی کتیبه
مسعود امیر خلیلی از قول Peter von Sivers تاریخ شناس دانشگاه یوتا (در امریکا) مینویسد:
"بعد از خاتمه درگیری بین عرب های شرق و غرب، 👇
معاویه حدود سال 650 پادشاه اعراب سوریه، عراق، ایران و مصر می شود، معاویه خود را یک پادشاه #مسیحی می دانست.
این تاریخ شناس ادامه میدهد که این سنگ نبشته، قدیمی ترین تقویم اعراب را نشان می دهد"
سکه هایی که جلوتر میآید نیز، این گفته های پیتر فن سیورز را تایید میکند.
👇
به جز کتیبه شهر ال-قدره یک سنگ نبشته دیگر از معاویه باقی مانده که بر روی یک سد (اب بند) در شهر طائف در غرب عربستان سعودی حکاکی شده. این متن در تاریخ 678 م. نوشته شده است.
ترجمه این سنگ نبشته به فارسی چنین است که: (ترجمه خط به خط فارسی و انگلیسی در تصاویر زیر)
👇
ترجمه کلی:
این سد بخاطر عبدالله، معاویه، امیرالمومنین [امیر با ایمان]، ساخته شده. [و] عبدالله ابن سَهر، به اذن خداوند در سال 58ام [عربی] انرا ساخته.
خداوندا، به عبدالله، معاویه، امیرالمومنین، بخشش اعطا کن، [به او رحم کن] و او را قوی ساز و کمکش کن، و اجازه بده تا مومنان
👇
از او سود ببرند. [یعنی از خدماتش استفاده کنند، این سنگنبشته را] امر بن حَباب نوشته است.
_____
چنانچه میبینید تاریخ این سنگنبشته هم به سال 58ام برمیگردد که پسوند عربی یا هجری یا هاجری و یا حتی اسلامی ندارد. سال 58 هجری مقارن با 680 م. یعنی اخرین سال زندگی معاویه است.
👇
جالب اینکه پس از این کتیبه هیچ اثر دیگری از معاویه نمیبینیم. یعنی این کتیبه و گفته های راویان برون مرزی، درباره سالهای حکومت وی و مرگ او، تطابق دارد.
نکته دیگر این سنگنبشته، نقطه گزاری برخی حروف است و این نشان میدهد که خط اعراب مسیر تکاملی خود را طی میکند.
👇
چنانچه میبینید معاویه در هیچ کجا، هیچ اشاره ای به اسلام، قران و محمد نداشته، در سندهای آینده نیز میبینیم که یک امیر عرب (احتمالا عمروعاص) در حال گفتگو با یک مقام مسیحی است، از قوانین مسیحیان حرف میزنند ولی درست جایی که انتظار داریم از قوانین اسلامی حرف بزنند و یا حداقل نامی 👇
از قران بیاید، هیچ چیزی بدست نمیاوریم.
از طرفی، علامت صلیب روی کتیبه ها، حفاظت از ارامگاه یحیی تعمید دهنده (یکی از مهمترین بناها برای مسیحیان) و سکه های مسیحی نیز گواه همین مطلب است.
چنانچه...
این بخش ادامه دارد.
"پایان قسمت سیُ سوم"
توجه کنید:
قسمت قبلی که در اولین توییت این رشتو، کوت شده، قسمت 32 است که اشتباه 31 خورده.
بابت این اشتباه پوزش میطلبم.
توضیح دادم که دنبال قسمت 32 نگردید و به اشتباه نیفتید.
منطقه خاورمیانه در سده هفتم، شاید جنجالیترین قرن تاریخ بشر، محل برخورد فرهنگ و مذهب و سیاست و دیدگاه های اپوکالیپتیک [= اخرالزمانی] شده بود، این سده با جنگهای دینی-سیاسی خسروپرویز و هراکلیوس اغاز شد ولی تا پایان یک سده میبینیم عملا هر دو امپراطوری ایران و روم کنار رفتند 👇
و اعراب که در محل تلاقی این دو امپراطوری میزیستند، وارث جهان شناخته شده ان روزگار میشوند.
با شکست ایران و سقوط ساسانیان، عملا مرگ دین #زرتشت رقم میخورد و این دین برای همیشه به تاریخ سپرده میشود. ولی جنگ جدید بین مسیحیت کلیسای شرقی و غربی در جریان است، 👇
چنانچه گفتیم، روی سکه عرب-ساسانی یافت شده از زمان معاویه مربوط به سال 41 عربی. یا 664 م. در مقابل چهره خسرو نوشته شده معاویه امیری_وُریوشنیگان.
یا ماآویا امیری وریوشنیکان MAAVIA AMIR-i WURROYISHNIGAN یعنی «معاویه امیرِ مؤمنان».
👇
کارل یوهانس اولیگ (Ohlig) مذهب شناس آلمانی این عبارت را به شکل Amir-i wIwyshnyk`n نوشته و از قول یوهان واکر سکه شناس المانی میگوید؛ این عبارت معنای "امیر دینباوران" میدهد.
اولیگ این واژه را با ریشه های ارامی ان مقایسه کرده و نشان میدهد معادل عربی این واژه، #آمَنَّا است، 👇
پیش درامدی بر معاویه با توجه به سکه ها:
سکه ها از دسته اسنادی هستند که اطلاعات زیادی را از وضعیت حاکمیت، وضعیت مذهبی یا سیاسی جامعه، و اندیشه حاکم بر ذهن پادشاه و دربار میدهند.
من نمیخواهم اینجا بحث سکه شناسی را باز کنم چرا که فقط یک فصل طولانی باید توضیح سکه های پیشامحمدی (منظور قبل از ظاهر شدن نام محمد بر روی سکه) را با مقدماتی طولانی بیاورم.
این مساله که چطور تشخیص میدهند یک سکه، مثلا مربوط به سال 20 هجری است درحالیکه این سکه نه تاریخ دارد،
👇
نه اِلمان های دیگر، خود مستعد تولید یک فصل جذاب از سکه شناسی است که از حوصله این مقال خارج است. البته در pdfی که بزودی (با تمام شدن این رشتوها) منتشر میکنم، این بخش را توضیح میدهم. ولی بطور کلی فقط این مطلب را توضیح دهم که ما از محمد و خلفای راشدین، حتی یک سکه هم پیدا نکردیم. 👇
مقدمه:
در این بخش میخواهیم اسناد و مدارک پیدا شده از دو سده اول هجری را بررسی کنیم. اسنادی که مثل اسناد قبل خبر از استیلای اعراب و ظلم و ستم انها میدهد ولی باز خبر چندانی از محمد و خلفای راشدین نیست.
چنانچه در بخش قبل دیدید، در اسناد برون مرزی، از صدها سند باقی مانده، تعداد بسیار کمی از #محمد حرف زدند که در این اسناد، یکبار از اعراب محمد، یکبار از اعراب طایی محمت و یکی دوبار نام محمد بعنوان تاجر و واعظ، و چند بار با نام پادشاه امده است.
و تقریبا بیشتر این اسناد 👇
محمد را فاتح ایران و سوریه و فلسطین دانستند، و به قطعیت میتوان گفت که هیچ کدام از این اسناد، هیچ اشاره ای به اسلام، مسلمین و قران ندارند.
و این نشان میدهد که حتی اگر محمدی وجود داشته، تا نیمه اول قرن هشتم (تا سال 750 م.) تقریبا کم اهمیت بوده و از دهه 730 م. به بعد، 👇
6- بررسی اسناد سده هفتم و هشتم میلادی (بخش سیزدهم)
خلاصه و جمع بندی:
چنانچه در رشتوهای قبل گفتیم، از بین صدها سندی که از سده هفتم به جا مانده، اسناد معدودی [اسناد برون مرزی] از محمد بعنوان یک شخص تاریخی حرف میزنند.
در سند اول (قسمت 18) که نوشته ای رو یک #انجیل قرن #ششم است، از ویرانگری اعراب و تصرف سوریه خبر داده شده، که در این متن گفته شده که #اعراب_محمد، امدند و ویران کردند.
چنانچه گفتیم معلوم نیست این متن چه زمانی و توسط چه کسی، به انجیل قرن ششم اضافه شده. 👇
ولی خبر از گروهی میدهد که انها را #اعراب_محمد میخواند، که برای ما روشن نیست، این کلمه محمد، یک فرد است، یا یک قبیله، یا لقبی برای یک شخص دیگر، و یا اینکه خبر از یک جریان فکری یا سیاسی میدهد؟
6- بررسی اسناد سده هفتم و هشتم میلادی (بخش دوازدهم)
12- در این رشتو چهار سند پیدا شده به زبانهای سریانی و یونانی و رویدادنامه دیونوسیوس تلمحره ای را بعنوان اخرین اسناد بیاوریم، من تردید داشتم که این اسناد را در این بخش بیاورم،
چرا که در تاریخ گزاری این نامه ها تردیدهای جدی وجود دارد و بحث های زیادی شده. مثلا اولین سند، نامه ای ناقص، از قرن #نهم میلادی است ولی برخی میگویند متن این نامه احتمالا در 705 م. نوشته شده و به ان، سند 705 میگویند:
ابتدا متن انرا ببینید (تصاویر انگلیسی در زیر) سپس نقد آن:
👇
سند 705
"محمد در سال 932 اسکندر [سال سلوکیان = 620 م. یا دوسال قبل هجرت] به سرزمین آمد و 7 سال حکومت کرد، بعد از محمد ابوبکر 2 سال، بعد عمر 12 سال و عثمان به مدت 12 سال حکمفرمایی کردند. در زمان جنگ صفین به مدت 5 سال عرب ها رهبر نداشتند. بعد معاویه به مدت 20 سال حکومت کرد.