6- بررسی اسناد سده هفتم و هشتم میلادی (بخش دوازدهم)
12- در این رشتو چهار سند پیدا شده به زبانهای سریانی و یونانی و رویدادنامه دیونوسیوس تلمحره ای را بعنوان اخرین اسناد بیاوریم، من تردید داشتم که این اسناد را در این بخش بیاورم،
چرا که در تاریخ گزاری این نامه ها تردیدهای جدی وجود دارد و بحث های زیادی شده. مثلا اولین سند، نامه ای ناقص، از قرن #نهم میلادی است ولی برخی میگویند متن این نامه احتمالا در 705 م. نوشته شده و به ان، سند 705 میگویند:
ابتدا متن انرا ببینید (تصاویر انگلیسی در زیر) سپس نقد آن:
👇
سند 705
"محمد در سال 932 اسکندر [سال سلوکیان = 620 م. یا دوسال قبل هجرت] به سرزمین آمد و 7 سال حکومت کرد، بعد از محمد ابوبکر 2 سال، بعد عمر 12 سال و عثمان به مدت 12 سال حکمفرمایی کردند. در زمان جنگ صفین به مدت 5 سال عرب ها رهبر نداشتند. بعد معاویه به مدت 20 سال حکومت کرد.
👇
بعد از معاویه پسرش یزید به مدت 3 سال حاکم بود، بعد از یزید اعراب یک سال رهبر نداشتند و بعد عبدالملک 21 سال حکومت کرد. بعد از عبدالملک پسرش به قدرت رسید."
چنانچه میبینید در این سند محمد پادشاه است، و هیچ اسمی از علی، بعنوان خلیفه اعراب برده نشده است.
👇
چنانچه میبینید در پایان این متن، نوشته شده که این نسخه پیدا شده از قرن نهم میلادیست، که تاریخ نگارش این متن، #احتمالا 705 م. است، در واقع این محتملترین تاریخ برای ان است، چرا که اخرین خلیفه را الوالید خوانده که قدرت را در 705 م. در دست گرفته، و خبری از سرزمینهای اشغالی نداده، 👇
پس نویسنده #احتمالا تا زمان الوالید زندگی کرده، هیچ دلیل دیگری برای تاریخ نگارش این نامه نیست، پس بدیهی است که بسیاری از محققان دیگر با این نظر موافق نیستند، زیرا در همین متن انگلیسی زیر که در توضیح این نامه است نیز میبینید که گفته شده، این نامه ناقص است
👇
و البته فارغ از توضیحات انگلیسی، نیامدن اسامی دیگر خلفا، ده ها دلیل میتواند داشته باشد.
(برای دوستانی که خواندن انگلیسی توضیحات زیر نامه برایشان سخت است: گفته شده که این یک نسخه خطی از قرن نهم میلادیست، که نویسنده ان نامشخص است و خود نامه ناقص است،
👇
و گفته شده در اینجا به محمد 7 سال پادشاهی داده (برخلاف منابع دیگر که 10 سال پادشاهی داده اند) و این کمبود را به پادشاهی عمر اضافه کرده، تاریخ نامه به الوالید ختم شده که نشان میدهد احتمالا در تاریخ 705 م. و یا مدت کوتاهی بعد نوشته شده.
👇
من بدون توضیح اضافی سه نامه دیگر را عینا از نوشته های "مسعود امیرخلیلی" میآورم:
سند 724
"اختلاف نظر بین آنها بود سه ما قبل از اینکه محمد بیآید و محمد 10 سال حاکم بود، بعد ابوبکر 2 سال و 6 ماه، بعد عمر 10 سال و 3 ماه ، عثمان 12 سال حکمفرمایی کردند،
👇
بعد 5 سال و 4 ماه اختلاف نظر بود وبعد معاویه 19 سال و 2 ماه خلافت کرد"
چنانچه میبینید در این نامه نیز، از 10 سال پادشاهی محمد گفته ولی خبری از علی نیست. نیاز به توضیحات قبلی، در مورد تاریخگزاری [مشکوک] این نامه ها نیست.
👇
سند 775
"در سال #هاجریون، زمانی که آنها سوریه را تصرف کردند، در سال 933 اسکندر [سال سلوکیان مقارن با 621 م. یا سال قبل از هجرت] با این اسم ها به ترتیب:
محمد 10 سال، ابوبکر 1 سال، عمر 12 سال، عثمان 12 سال، 5 سال بدون پادشاه، معاویه 20 سال، یزید پسرش 3 سال، 9 سال بدون پادشاه،
👇
مروان 9 ماه، عبدالملک 21 سال، ولید پسرش 9 سال."
چنانچه میبینید در این سند نیز، محمد 10 سال پادشاه و نامی از علی خلیفه چهارم نیست.
و در اخرین نامه که در 818 م. (قرن نهم) نوشته شده:
👇
سند سال 818
(لیست شماره 26 حکمرانان) این سند از سال 818 است و در دوران باسیل اول ( 867-886)، پادشاه بیزانس، همراه با چند سند دیگر جمع آوری شد. این سند اشاره میکند به پادشاهی پوران دخت، دختر خسرو دوم پرویز، به انتقال قدرت از ساسانیان به اعراب در سال 13 سلطنت هراکلیوس (622 م.)
👇
به حکمرانی محمد (9 سال )، ابوبکر (3 سال )، عمر ( 12 سال)، عثمان (10 سال ) ، هرج و مرج (آنارشی ) 4 سال و معاویه ( Mabias ) 19 سال. این سند هم از علی نام نمی برد.
چنانچه میبینید در این سند هم، از پادشاهی 9 ساله محمد گفته شده، ولی از سال 656 م. تا سال 660 م. که
👇
دوران خلافت علی و جنگ خونین صفین باید باشد هیچ خبری از علی نیست.
در رویدادنامه دیونوسیوس تلمحره ای (دیونوسیوس مجعول) نیز میخوانیم که
"جنگ صفین بین معاویه و #عباس اتفاق افتاد، خون زیادی از هر دو طرف ریخته شد. علیه عباس توطئه شد و او را کشتند. عباس در روز جمعه، 👇
هنگامی که برای نماز خواندن زانو ز ، به قتل رسید. معاویه به تنهایی 21 سال حکومت کرد، به انضمام 5 سال جنگ داخلی"
در اینجا هم میبینیم که خبری از علی نیست و از یک عباس نامی است که داعیه حکومت شرقی ها را دارد.
👇
من در بخشی که در اینده از #دگردیسی_علی باز میکنم، دقیقتر در اینمورد توضیح خواهم داد. با عکس خود رویدادنامه که چندی قبل هم در اینجا گذاشتم، و توضیحات کاملتری از ان.
👇
توضیح پایانی:
چنانچه گفتم تاریخ گزاری این نامه ها مورد اتفاق تمام مورخان نیست و بسیاری از محققان، تاریخ دقیق انها را به قرن نهم میلادی (یعنی سالهای 800 به بعد) نسبت میدهند، که در این دوره، محمد و محمدیانیسم تقریبا تثبیت شده، ولی نکته جالب این است که 👇
در این سالها، محمد تثبیت شده ولی درمقابل علی غیب میشود، یا بقولی علی [تا سده نهم] هنوز بعنوان شخصیتی واقعی خود را نشان نمیدهد.
چنانچه در بخش مربوطه اش خواهیم گفت، جنبش قرانی که امروز #سنی ها خوانده میشوند، برای مخالفت با الوهیت و خدایی مسیح بوجود امد (یعنی رد خدایی مسیح) ولی
👇
در مقابل، جنبش شیعه برای اثبات خدایی علی بوجود امد و علی در کتب اولیه (خصوصا #ام_الکتاب که تعلیمات محمدباقر است) نقش خدایی دارد.
(علی در یک رابطه تنگاتنگ با #سلمان است، سلمان یعنی پاک و ارایش شده و این کلمه هنوز درمیان ایرانیان کاربرد دارد - سلمانی کردن یعنی ارایش کردن)
👇
بهرحال من این بخش را با تردید اوردم، چون این بخش بیشتر مربوط به علی بوده، ولی چون سندها با شماره سالهای 705، 724، 775، 818 تاریخ خورده، بد نبود که در همینجا (با توضیح مختصری در مورد این سالها) بیاورم.
👇
در بخش بعدی یک خلاصه از اسنادی که تا اینجا آوردیم، با یک جمع بندی میآورم.
سپس سراغ اسناد اسلامی، خصوصا کتیبه های معاویه، عبدالملک و الوالید میرویم.
در انجا میبینیم از فاصله معاویه تا الوالید، با پادشاهی عبدالملک، اتفاقات خاص اخرالزمانی درجریان است.
پایان بخش بیستُ نهم.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
مقدمه:
در این بخش میخواهیم اسناد و مدارک پیدا شده از دو سده اول هجری را بررسی کنیم. اسنادی که مثل اسناد قبل خبر از استیلای اعراب و ظلم و ستم انها میدهد ولی باز خبر چندانی از محمد و خلفای راشدین نیست.
چنانچه در بخش قبل دیدید، در اسناد برون مرزی، از صدها سند باقی مانده، تعداد بسیار کمی از #محمد حرف زدند که در این اسناد، یکبار از اعراب محمد، یکبار از اعراب طایی محمت و یکی دوبار نام محمد بعنوان تاجر و واعظ، و چند بار با نام پادشاه امده است.
و تقریبا بیشتر این اسناد 👇
محمد را فاتح ایران و سوریه و فلسطین دانستند، و به قطعیت میتوان گفت که هیچ کدام از این اسناد، هیچ اشاره ای به اسلام، مسلمین و قران ندارند.
و این نشان میدهد که حتی اگر محمدی وجود داشته، تا نیمه اول قرن هشتم (تا سال 750 م.) تقریبا کم اهمیت بوده و از دهه 730 م. به بعد، 👇
6- بررسی اسناد سده هفتم و هشتم میلادی (بخش سیزدهم)
خلاصه و جمع بندی:
چنانچه در رشتوهای قبل گفتیم، از بین صدها سندی که از سده هفتم به جا مانده، اسناد معدودی [اسناد برون مرزی] از محمد بعنوان یک شخص تاریخی حرف میزنند.
در سند اول (قسمت 18) که نوشته ای رو یک #انجیل قرن #ششم است، از ویرانگری اعراب و تصرف سوریه خبر داده شده، که در این متن گفته شده که #اعراب_محمد، امدند و ویران کردند.
چنانچه گفتیم معلوم نیست این متن چه زمانی و توسط چه کسی، به انجیل قرن ششم اضافه شده. 👇
ولی خبر از گروهی میدهد که انها را #اعراب_محمد میخواند، که برای ما روشن نیست، این کلمه محمد، یک فرد است، یا یک قبیله، یا لقبی برای یک شخص دیگر، و یا اینکه خبر از یک جریان فکری یا سیاسی میدهد؟
6- بررسی اسناد سده هفتم و هشتم میلادی (بخش یازدهم)
11- یوحنا بن فنکی (فِنِقی)
Yoḥannan (or john) bar Penkaye
یوحنا بن فنکی کشیشی در زمان پادشاهی عبدالملک مروان است، که در جوانی به جذام مبتلا شد، فردی به نام سابریشو از کلیسا او را درمان کرد، 👇
یوحنا بن فنکی نیز، از ان پس، خود را وقف کلیسا کرد.
سباستین بروک متخصص زبان سریانی، کتابی از او با عنوان #تاریخ_عالم را ترجمه کرده که این کتاب از خلقت ادم میآغازد و تا فتوحات اعراب تمام میکند.
کتاب تاریخ عالم یوحنا بن فنکی چند نکته بسیار جالب دارد:
👇
او خود شاهد سقوط ساسانیان و استیلای اعراب، شاهد طاعون و قحطی وحشتناکِ سده هفتم میلادی بوده و در خلال روایاتش، به موارد جالبی مثل زلزله اِدِسا (که در تاریخنامه شهر ادسا نیز امده) اشاره میکند.
کل کتاب یا در حال دعا یا نفرین و سرزنش کارهای زشت مردم زمانه است، طوریکه 👇
در سال 1987 در یک کتابخانه کتب قدیمی در برلین، 40 عدد پاپیروس پیدا شد که پس از اینکه نسخه شناسان اصالتش را تایید کردند، توسط ایران شناسان دانشگاه برلین خریداری شد.
معلوم نیست این پاپیروس ها که احتمالا در قم* پیدا شده اند چطور از کتابخانه برلین سردراورده، ولی حدس محققان این است که تعداد این پاپیروس ها خیلی بیشتر از 40 عدد است و احتمالا بسیاری از نسخ، در دست کلکسیون دارهای شخصی و چند نسخه در دانشگاه برولی امریکاست.
👇
پ.ن: (تورج دریایی تاریخ نویس مقیم امریکا میگوید، معلوم نیست این نامه ها از کجا کشف شده، ولی از دوستانم شنیدم از شمال ایران، در محدوده سوادکوه کشف شده)
این پاپیروس ها از سده هفتم و در زمان فروپاشی امپراطوری ساسانی و بعد از ان است، مربوط به قرونی که
هر فلسفه تاریخی که به دنبال الگو دادن به حرکت تاریخ میگردد، چیزی جز لاطائلات نیست
از اینرو مارکسیسم هم چیزی جز لاطائلات مارکس و انگلس نیست، که با تلاش تئوریسین های بعدی، در روسیه به بار نشست.
برای ما ایرانیان، یک رضاخان یا محمدرضا پهلوی در ایران، کافی بود که بفهمیم
👇
حرکت تاریخ، پیوسته هست، ولی جهتدار نیست.
این عالیجنابان میگفتند در حرکت تاریخ، فرد جایگاهی ندارد ولی ظهور پهلوی ها، گواه بزرگی بر رد ادعایشان بود.
گاه یک فرد، چنان ردپایی در یک تاریخ میگذارد که میتواند گیجیِ پس از مستی، از شراب مارکسیسم را از کله ی پوک پله خانف* ها بپراند.
👇
مضحک آنجاست که طبق تئوری مارکس و انگلس، روسیه نباید انقلاب شود، بلکه "#سده_ها_بعد"، باید در کشورهای #صنعتیِ غربِ اروپا (مثل المان و فرانسه و انگلیس) انقلاب شود.
تئوری مثلا #علمی ایشان میگفت، سوسیالیسم زمانی محقق میشود که از مسیر کشورهای غربی اروپا عبور کنیم.