این مطلب رو دوباره اینجا مینویسم فراموش نکنم تو توییتها بیارم
مسلمونا میگن مسجدالاقصی از زمان سلیمان و داوود بوده ولی مسجدالقصی از زمان رومیها ویرانه شد و تا اینکه عبدالملک اونجا رو ساخت
این نشون میده ایه 1 سوره اسرا زمان عبدالملک 690 م. به بعد نوشته شده
پ.ن: میدونم 👇
مسلمونا، الان چه جوابایی دارن
صبر کنید به جوابای مختلفشون میرسیم (از تاریخچه های خیالیشون در ساخت مسجدالاقصی - یا خود روایات اسلامی در مورد معراج و...
همه رو بررسی میکنیم)
اینو مثل یه سری از توییتهای قبل الان نوشتم یادم نره بررسیش کنم، باشه واسه بعد...
خنده دار اینه 👇
محمد طبق روایات سنتی اسلامی، 17 ربیع الاول یک سال قبل هجرت به مسجدالاقصی رفته و از اونجا به معراج رفته
این تاریخشون، یعنی اکتبر 621 م.
یعنی زمانی که اورشلیم توسط سپاه ایران (شهروراز) سقوط کرده و مسجدالاقصایی هم توش وجود نداره
خنده دارتر اینکه توصیفات مسجدالاقصی رو کردن، ولی👇
توصیفات زمانه خودشون (مثلا گفتن درهای مسجدالاقصی فلان بود و بیسار بود)
و اصن خبر نداشتن که مسجدالاقصی تو زمان محمد ویرانه بوده و اگر هم خبر داشتن تصویری ازش نداشتن
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
"به نقل از اسلام شناس دانمارکی، پاتریشا کرون، در سکه ها و سنگ نبشته های معاویه (Sufjanid) [=سفیانی]، در سکه های #عرب_ساسانی، و بر روی دو سنگ قبر از خدا نام برده شده، اما به فرستاده خدا (رسول) اشاره ای نشده.
👇
اسلام شناس آمریکایی رابرت هویلند اشاره میکند: اگر معاویه می خواست میتوانست در سرزمینهای تحت حکمفرمایی خود به محمد اشاره کند و سوال بعدی این است که آیا این خودداری معاویه (از نام بردن محمد) در ماهیت اسلام نهفته است، یا وضعیت اسلام در مقابل دولت در ان مرحله اولیه.
👇
منطقه خاورمیانه در سده هفتم، شاید جنجالیترین قرن تاریخ بشر، محل برخورد فرهنگ و مذهب و سیاست و دیدگاه های اپوکالیپتیک [= اخرالزمانی] شده بود، این سده با جنگهای دینی-سیاسی خسروپرویز و هراکلیوس اغاز شد ولی تا پایان یک سده میبینیم عملا هر دو امپراطوری ایران و روم کنار رفتند 👇
و اعراب که در محل تلاقی این دو امپراطوری میزیستند، وارث جهان شناخته شده ان روزگار میشوند.
با شکست ایران و سقوط ساسانیان، عملا مرگ دین #زرتشت رقم میخورد و این دین برای همیشه به تاریخ سپرده میشود. ولی جنگ جدید بین مسیحیت کلیسای شرقی و غربی در جریان است، 👇
چنانچه گفتیم، روی سکه عرب-ساسانی یافت شده از زمان معاویه مربوط به سال 41 عربی. یا 664 م. در مقابل چهره خسرو نوشته شده معاویه امیری_وُریوشنیگان.
یا ماآویا امیری وریوشنیکان MAAVIA AMIR-i WURROYISHNIGAN یعنی «معاویه امیرِ مؤمنان».
👇
کارل یوهانس اولیگ (Ohlig) مذهب شناس آلمانی این عبارت را به شکل Amir-i wIwyshnyk`n نوشته و از قول یوهان واکر سکه شناس المانی میگوید؛ این عبارت معنای "امیر دینباوران" میدهد.
اولیگ این واژه را با ریشه های ارامی ان مقایسه کرده و نشان میدهد معادل عربی این واژه، #آمَنَّا است، 👇
ظهور معاویه (1)
از معاویه به جز نوشته های برون مرزی متعدد که به او و کارهایش اشاره شده، و به جز نوشته های راویان اسلامی، چند سند عینی دیگر داریم که وجود او را اثبات میکند.
👇
یکی سکه های مربوط به معاویه، دوم کتیبه های مربوط به او، که یک کتیبه در حمام شهر #قدره (شهر #ام_قیس امروزی واقع در اردن) است و دومی سنگنبشته طائف.
معاویه در هیچ کجا خود را بعنوان خلیفه معرفی نکرده، و هم در سکه ها و هم در کتیبه ها خود را امیرالمومنین خوانده.
👇
سکه ای "در سال 662 م. در شهر دارابگرد استان فارس، به نام معاویه ضرب شده" که در این سکه معاویه به خط پهلوی، خود را #امیری_وریوشنیکان معرفی کرده است که ترجمه آن میشود امیرالمومنین.*
(پ.ن مهم: مطلب بسیار مهم اینکه من در سایتهای سکه شناسی، در بخش سکه های #عرب_ساسانی ترجمه 👇
پیش درامدی بر معاویه با توجه به سکه ها:
سکه ها از دسته اسنادی هستند که اطلاعات زیادی را از وضعیت حاکمیت، وضعیت مذهبی یا سیاسی جامعه، و اندیشه حاکم بر ذهن پادشاه و دربار میدهند.
من نمیخواهم اینجا بحث سکه شناسی را باز کنم چرا که فقط یک فصل طولانی باید توضیح سکه های پیشامحمدی (منظور قبل از ظاهر شدن نام محمد بر روی سکه) را با مقدماتی طولانی بیاورم.
این مساله که چطور تشخیص میدهند یک سکه، مثلا مربوط به سال 20 هجری است درحالیکه این سکه نه تاریخ دارد،
👇
نه اِلمان های دیگر، خود مستعد تولید یک فصل جذاب از سکه شناسی است که از حوصله این مقال خارج است. البته در pdfی که بزودی (با تمام شدن این رشتوها) منتشر میکنم، این بخش را توضیح میدهم. ولی بطور کلی فقط این مطلب را توضیح دهم که ما از محمد و خلفای راشدین، حتی یک سکه هم پیدا نکردیم. 👇
مقدمه:
در این بخش میخواهیم اسناد و مدارک پیدا شده از دو سده اول هجری را بررسی کنیم. اسنادی که مثل اسناد قبل خبر از استیلای اعراب و ظلم و ستم انها میدهد ولی باز خبر چندانی از محمد و خلفای راشدین نیست.
چنانچه در بخش قبل دیدید، در اسناد برون مرزی، از صدها سند باقی مانده، تعداد بسیار کمی از #محمد حرف زدند که در این اسناد، یکبار از اعراب محمد، یکبار از اعراب طایی محمت و یکی دوبار نام محمد بعنوان تاجر و واعظ، و چند بار با نام پادشاه امده است.
و تقریبا بیشتر این اسناد 👇
محمد را فاتح ایران و سوریه و فلسطین دانستند، و به قطعیت میتوان گفت که هیچ کدام از این اسناد، هیچ اشاره ای به اسلام، مسلمین و قران ندارند.
و این نشان میدهد که حتی اگر محمدی وجود داشته، تا نیمه اول قرن هشتم (تا سال 750 م.) تقریبا کم اهمیت بوده و از دهه 730 م. به بعد، 👇