Thread by @pishgoo44444

#دگردیسی_عیسی_به_محمد (36)

7- بررسی اسناد سده اول و دوم هجری (بخش ششم)

ظهور معاویه (4)

تا اینجا سکه ها و کتیبه های معاویه را از نظر گذراندیم. در این بخش به ارای اسلام شناسان غربی در مورد معاویه، نگاهی گذرا داشته باشیم خالی از لطف نیست.

👇

https://twitter.com/pishgoo44444/status/1485576057990397955

مسعود امیرخلیلی از قول اسلام شناسان غربی مینویسد:

"به نقل از اسلام شناس دانمارکی، پاتریشا کرون، در سکه ها و سنگ نبشته های معاویه (Sufjanid) [=سفیانی]، در سکه های #عرب_ساسانی، و بر روی دو سنگ قبر از خدا نام برده شده، اما به فرستاده خدا (رسول) اشاره ای نشده.

👇

اسلام شناس آمریکایی رابرت هویلند اشاره میکند: اگر معاویه می خواست میتوانست در سرزمینهای تحت حکمفرمایی خود به محمد اشاره کند و سوال بعدی این است که آیا این خودداری معاویه (از نام بردن محمد) در ماهیت اسلام نهفته است، یا وضعیت اسلام در مقابل دولت در ان مرحله اولیه.
👇

اسلام شناس آلمانی [کورت بانگرت] Kurt Bangert اشاره میکند که در زمان فرمانروایی معاویه، نه نشانه ای از ایمان آوردن شهروندان به اسلام مشاهده شده و نه یک مدرک (هم دوره معاویه) از اسلام در دسترس است. این اسلام شناس ادامه میدهد که مسیحیان مانند سابق کلیسا میساختند و اطلاعی از 👇

مذهب جدید (اسلام) نداشتند.
[کورت بانگرت] ادامه میدهد: معاویه به این علت از نشانه های مسیحیت استفاده می کرد (علامت صلیب در سنگنبشته معاویه در حمام ام قیس یا در سکه ها)، چون در سوریه و فلسطین، مسیحیت یک قدرت بود که معاویه نمیتوانست این فاکتور قدرت را نادیده بگیرد. 👇

استفاده از این سمبل های مسیحیت دلیل بر مسیحی بودن معاویه نیست، اما هیچ سندی هم که نشان دهد معاویه مسلمان بوده یافت نشده است.

[تا اینجا را جناب مسعود امیرخلیلی نوشتند که به رسم امانتداری نام ایشان امده.]

دو سند سلبی از ناشناس بودن محمد در زمان معاویه:
کار معاویه چه در واقعیت تاریخی ان، چه در این رشتوها، با شکست از بیزانتس، و محو شدن او، عملا تمام شده است، اما بد نیست در پایان این جستار درمورد معاویه، به دو سند #سلبی دیگر ار ناشناس بودن محمد در زمان معاویه نگاهی بیندازیم

👇

سند اول:
یک نامه دستنویس به تاریخ 875 م. پیدا شده است که محتوای ان از ملاقاتی میگوید که بین مسیحیان و یک امیر عرب اتفاق افتاده است، دقیق معلوم نیست که این ملاقات در چه سالی رخ داده است، ولی تاریخ های مختلفی (از 635 م. تا 644 م. و دوره های بعدی معاویه) برای ان حدس زده اند. 👇

در این ملاقات نمایندگان دو فرقه عمده مسیحیت یعنی #مونوفیزیت ها و #کالسدونی ها با همراهان و ملازمان زیادی جمع شده اند و قرار است یک پاتریارک به نمایندگی از هر دو فرقه، اختلافاتشان را #مخفی نگهدارد و با یک امیر عرب گفتگو کند، تا نتایجی بدست اورد.
👇

محققان حدس زده اند که این پاتریارک یوحنای اول است و امیر عرب عمرو بن سعد یا عمروعاص است، میکاییل سریانی این داستان را با اختلافاتی در کتابش اورده و نام امیر عرب را عمرو بن سعد گفته که احتمالا فرماندار حمص بوده است. ولی برخی شواهد میگوید که این احتمال وجود دارد که 👇

این امیر عرب، عمروعاص بوده باشد. بهرحال این پاتریارک مسیحی با مخفی نگهداشتن اختلافات و حرف زدن از جانب دو گروه بدون جانبداری، احترام زیادی از هر دو گروه کسب میکند.

محتوای این نامه این است که این امیر عرب، و پاتریارک، در مورد عیسی شناسی و اینکه ایا عیسی فرزند خداست یا نه 👇

بحث میکنند.
سپس این واقعیت که مهگره ها (اعراب) اسفار پنجگانه و ابراهیم و موسی را قبول دارند، ولی بقیه عهد عتیق و پیامبران دیگر را قبول ندارند، از زبان امیر عرب گفته میشود.

و در اخر، بحث در مورد قوانین مسیحیان است که ایا انها قوانینی در انجیل برای خودشان دارند و یا اینکه
👇

اعراب باید برای انها قوانین وضع کنند؟

نکته های جالب این نامه این است که این امیر عرب خودش قطعا مسلمان نیست و میخواهد از اعتقادات مسیحیان بداند، نامی از اسلام، محمد و قران نشنیده، او اسفار پنجگانه را بعنوان کتابی مقدس و ابراهیم و موسی (و نه عیسی) را بعنوان پیامبر قبول دارد.
👇

پاتریرک سعی دارد از کتب مقدس نشان دهد که عیسی [کلام و روح] خداست ولی امیر میخواهد دلایل او فقط از زبان موسی و از اسفار پنجگانه باشد و به کتب دیگر کاری ندارد.

یهودا دی نوو میگوید رویکرد این امیر، با مواضعی که میگیرد، رویکرد فردی #یهودی_سامره ای است.
👇

در بخش اخر این نامه امیر میخواهد بداند که ایا قوانین مسیحیان برای اداره جامعه شان کافیست چرا که هر جامعه ای باید به کتاب مقدس دست بیندازد و قوانین را از ان بیرون بیاورد، و اگر چنین نباشد باید امور انان به عرب ها (در متن نامه نوشته شده باید به هاجریون) سپرده شود.
👇

پاتریارک هم میگوید که ما قوانینی داریم که عادلانه هستند و مطابق انجیل است.

در اینجا نامه و جلسه پایان می یابد و معلوم نیست نتیجه این جلسه چه شده است. هر چه هست این نامه چنان روشن میسازد که این امیر عرب، که احتمالا از فرماندهان معاویه است خبری از اسلام و محمد و قران ندارد. 👇

چرا که تاکید میکند ما پیامبر خودمان یعنی ابراهیم و موسی را قبول داریم و در هیچ کجا نامی از محمد و قرانش بعنوان کتاب قوانین هاجریون نمیاورد. بلکه میگوید باید قوانین مهگره ها mahggre [هاجریون - یا شاید مهاجرون؟] را بپذیرید. 👇

چنانچه گفته شد رویکرد این امیر عرب یهودی غیرخاخامی یعنی یهودیان سامره ای است. نمیتوان پذیرفت که این امیر عرب مسلمان است ولی از یک مسیحی، میخواهد که مدارکی بر پیامبری و الوهیت عیسی ان هم فقط از زبان موسی و اسفار پنجگانه (و نه بخش های دیگر عهد عتیق) بیاورد.

👇

خلاصه اینکه این نامه یک سند سلبی دیگر [احتمالا] در زمان معاویه است که نشان میدهد که معاویه و فرماندهانش و هاجریون حاکم شده، در این زمان (احتمالا در 644 م.) که معاویه به تازگی به قدرت رسیده، و والی شام شده است، اصلا خبری از محمد و اسلام ندارند.

👇

چنانچه دیدیم معاویه در زمانیکه #امیرالمومنین (در سال 660 م.) میشود، زیارتگاه مقدسش را ارامگاه یحیی تعمید دهنده انتخاب میکند.

یک نکته را یاداوری کنم و ان اینکه نباید فراموش کنیم که سبئوس هم در نقل نامه معاویه به بیزانتسی ها نوشته بود که او به بیزانتسی ها میگوید 👇

مسیحِ شما میخواهد شما را از دست من نجات دهد؟ و اگر نقل سبئوس درست باشد، با توجه به سکه های مسیحی الگوبرداری شده از بیزانتس، نشان میدهد که یا معاویه مسیحی نیست، ولی رواداری [و یا استفاده از قدرت مسیحیت] در دستور کار حکومتش بوده، یا مسیحی است و منظورش این است که مسیح تو

👇

نجات دهنده نیست (یعنی معاویه دیدگاه غلط بیزانتسی ها به مسیح را نشان داده - مثلا یک خداباور به خداباور دیگری میگوید خدای تو میخواهد من را نابود کند؟) ولی این نکته را یاداور میشوم که اکثر محققان معتقدند سبئوس تصورات خودش را از نامه ای که معاویه باید به امپراطور بیزانتس بدهد، 👇

اورده است نه اینکه دقیقا عین عبارات معاویه را نقل کرده باشد.

سند دوم:
در اخر این بخش برای بستن بحث معاویه فقط ارجاعی دوباره به نامه های #یشوع_یهب سوم بدهیم، در یکی از نامه های پیدا شده از یشوع یهب، نگرانی او و کلیسایش اورده شده که در ان نوشته شده که مسیحیان یعقوبی در اینجا
👇

(یعنی در محل قدرت یشوع یهب - احتمالا اربیل) حاکم شده اند و او از این موضوع بسیار ناخشنود است. چرا که یشوع یهب و کلیسایش نستوری هستند و به الوهیت مسیح اعتقاد ندارند و از اینکه یعقوبیان [که دیدگاه الوهیتی دارند] حاکم شده اند، عصبانی است.

بار دیگر میبینیم که یشوع یهب نیز، اصلا
👇

خبری از محمد و اسلام ندارد و اعراب اولیه، صرفا بصورت #متحدان حمله کرده و پیروز شدند و هر کس یک عقیده ای را برای خودش حمل میکند و هیچ خبری از دین واحد و قران و اسلام نیست.

پایان قسمت سیُ ششم

https://twitter.com/pishgoo44444/status/1479644980729856005?t=UPeBBvec3cMnJgakVznVrg&s=19

لینک تمام قسمت های قبل👇