تا اینجا، ما در قسمت اول نشان دادیم که سیرهنویسان اولیه، انقدر از محمد فاصله زمانی دارند که عملا نوشتههایشان بدون اعتبار است.
اولین سیره محمد، از ابن اسحاق است که در سال ۱۳۷ هجری معادل ۷۵۹ میلادی نوشته شده است👇
نکته اینکه کتاب ابن اسحاق بدست ما نرسیده و پس از ان بن واقدی و ابن هشام هستند که حدود ۲۰۰ سال با محمد فاصله گرفتهاند.
در بخش دوم در ارای دن گیبسون نشان دادیم که احتمالا شهر مکه امروزی، شهر زادگاه محمد و اسلام نیست
دن گیبسون دلایل زیادی میآورد که شهر اولیه مسلمانان شهر پتراست (فارغ از دلایل دن گیبسون من در اینده سه دلیل دیگر در درستی حرف گیبسون میاورم. البته سند در تایید اینکه مکه امروزی، زادگاه محمد نیست. ولی اینکه کدام شهر زادگاه محمد است، به دلایلی حدس میزنم نه پترا و نه مکه امروزی
باشد، بلکه این شهر احتمالا جایی اطراف #حیره [نزدیک کوفه و نجف] است که در یک فرصت دلایلم را میآورم.
بهرحال تا اینجا ما وجود تاریخی محمد را فرض گرفتیم.
در بخش سوم به خوانش سریانی ارامی قران رفتیم.
در انجا نشان دادیم که کریستوفر لوگزنبرگ میگوید قرانهایی که 👇
امروزه در دست مسلمانان است، ایرادهای بسیار زیادی دارد. گاهی کلمات انقدر نامانوس است که حتی یک کودک عرب نیز متوجه ایراد این کلمات میشود. گاهی ایرادهای دستوری واضح دارد، گاهی یکپارچگی متن بشکل خنده داری بهم میریزد و گاهی اصطلاحات عجیب و غریب خلق کردهاند. تا جایی که
لوگزنبرگ میگوید به گفته خود زبان شناسان عرب چیزی حدود یکچهارم قران مبهم است و لوگزنبرگ معتقد است این عدد را باید تا سه چهارم ارتقا داد.
در بخش چهارم بحث ما بر روی صفت محمد و کلمه برگزیده بود و در بخش پنجم بحث برروی اسناد سده هفتم و هشتم میلادی است.
در انجا دیدیم که از انبوه اسناد برون مرزی، تا سال ۷۵۰ م. عملا نام محمد، کمتر از انگشتان دو دست دیده میشود. یعنی از سال ۶۳۲ تا ۷۵۰ م. اگر در اسناد مورخانی که مسلمان نبودند چرخی بزنیم با تعجب میبینیم که گویی کسی خبری از محمد ندارد. در انجا دو دسته اسناد داشتیم، ایجابی و سلبی.
ایجابی انهاست که نام محمد در انها امده. سلبی انهاست که بشکل عجیبی نام محمد را نیاورده اند.
که من تمرکزم را روی اسناد ایجابی گذاشتم و فقط چند نمونه از اسناد سلبی اوردم.
بطور کلی در انجا دیدیدم فقط در ۷ جا از محمد حرف زده شده.
یک برگ انجیل سفید که اصلا معلوم نیست توسط چه کسی
و در چه زمانی نوشته شده.
دوم تعلیمات یعقوبی که دران یعقوب نومسیحی دورادور شنیده پیامبر اعراب به فلسطین حمله کرده (که کاملا برخلاف نوشته های اسلامی است، چرا که محمد در این تاریخ وفات یافته است.) در این سند حتی نام محمد هم نیامده است و اساسا محققان تعلیمات یعقوبی را
سندی در تایید وجود محمد نمیدانند. دلایلش را در بخش مربوطه اوردیم.
سوم رویدادنامه توماس پرسبیتر است که فقط در یک پاراگراف از حمله اعراب طایی محمد حرف زده. که بدیهی است برای یک محقق تاریخی، این مورد نیز سندی بر وجود محمد بعنوان شخصیتی جداگانه نیست.
اعراب طایی محمت یا اعراب محمد میتواند خبر از یک جریان بدهد مثل جریان مهدی گرایی که مختار ثففی راه انداخته بود. ضمنا رویدادنامه توماس پرسبیتر نام خلفا را تا قرن ۸ میلادی اورده. و احتمال دارد در قرن ۸ نوشته شده باشد.
سند چهارم رویدادنامه بی نام و نشان خوزستان (گویدی) است که
این رویدادنامه هم. دقیق معلوم نیست در چه زمانی و چه مکانی و توسط چه کسی نوشته شده و در انجا گفته شده فرزندان اسماعیل که همچون شن دریا بودند به فرماندهی محمد به ایران حمله کردند. چنانچه دیدیم در این رویدادنامه هم چند ایراد بزرگ وجود دارد.
خصوصا اینکه
از زمان مرگ محمد تا حمله اعراب به ایران بیش از یک دهه میگذرد. چطور ممکن است سیره نویسان عرب فراموش کرده باشند محمد پیغمبر بزرگشان، فاتح ایران تا اورشلیم است؟
بهرحال این رویدادنامه هم. معلوم نیست چه زمانی نوشته شده و همه چیز در مورد ان، با حدس و گمان است. 👇
سند پنجم تاریخ سبئوس بود که این تاریخ نیز احتمالا در قرن نهم میلادی نوشته شده.
سند ششم یعقوب ادسایی است که میگوید محمد ۷ سال پادشاهی کرد، نکته مهم این سند این بود که بنا به گفته محققان،یعقوب ادسایی ستون مربوط به ۴۰ سال اول قدرت گیری اعراب را خالی گذاشته و این ستون، بعدها
با دستخط کسی دیگر پر شده است.
خود یعقوب ادسایی تاریخ اعراب را با معاویه اغاز کرده است.
سند هفتم یوحنا دمشقی است که در دهه ۷۴۰ م. قلم زده است.
یوحنا دمشقی نشان میدهد در دهه ۷۴۰ م. محمد رفته رفته دارای شخصیتی تاریخی میشود.
یک سند هم یوحنای فنکی گذاشته که
فقط در گوشه ای مینویسد انها این را از محمد یادگرفته بودند و هیچ توضیح دیگری نمیدهد.
در مقابل این سندها، به جرات صدها سند در دست داریم که از #برهان_سکوت برای باستانشناسان و محققان پیروی میکنند.
مثلا یشوع یهب سوم پاتریارک منطقه، بیش از صد نامه با محتوای قدرت گیری اعراب
از خود بجاگذاشته ولی حتی یکبار هم نام محمد را نمیاورد.
نامه های تبرستان نشان میدهد تا سال ۱۱۶ هجری (یعنی ۸۶ پسایزدگردی) هیچ خبری از محمد و اسلامش در فلات ایران و مناطق خراسان و تبرستان نیست. در بحث یک امیر عرب با پاتریارک شهر حمص نیز دیدیدم این امیر عرب
در دهه ۶۵۰ م. (یعنی بیش از سی سال پس از مرگ محمد) به پاتریارک مسیحی (احتمالا یوحنای اول) میگوید ما فقط #اسفار_موسی را قبول داریم.(یعنی فقط تورات را قبول دارند و حتی کل تنخ را هم قبول نداشته)
ده ها سند دیگر در باب برهان سکوت نیز وجود دارد که تک تک انها را در pdf میاورم. 👇
ده ها کتاب از پاتریارک ها و راهبان و مورخان ان عصر، از دربار بیزانتس و مناطق مختلف حتی چند سند مهم از رهگذران فرانسه و اسپانیا که به اورشلیم امدند، به زبانهای یونانی و سریانی و لاتین و دیگر زبانها باقیمانده که تمام انها یا از معاویه بعنوان اغازگر حکومت اعراب حرف میزنند 👇
و یا بشکل عجیبی از محمد پیامبر اعراب هیچ حرفی به میان نمیآورند و از فحوای کلامشان مشخص است قدرت در ایران از ساسانیان به اعراب منتقل شده.
(یک نکته هم اینکه نشان دادیم که چند نامه دیگر تا سال ۸۱۸ م. وجود دارد که حتی یکبار هم نام علی در انها نیامده. فقط یک سند از عباس نامی👇
حرف میزند که بعنوان ژنرال داعیه دار حکومت، در جنگ صفین در مقابل معاویه صف ارایی کرده که در این جنگ شکست میخورد، یارانش بر ضد او توطئه میکنند و در نماز او را از پای در میآورند، و یک سند دیگر هم، نام این سردار را نیاورده و فقط به کنیه ابوتراب بسنده کرده است.)
👇
در نهایت، در بخش هفتم، در مسیری که طی کردیم نشان دادم که به گواه کتیبه ها و سکه های بجا مانده از سده هفتم میلادی، حتی معاویه نیز، از محمد خبر ندارد و اولین بار محمد،یک دهه پس از مرگ معاویه یعنی در زمان عبدالملک مروان ظهور میکند. و نکته جالب اینکه نشان دادیم 👇
که #محمدِ کتیبههای قبه صخره، کسی نیست جز #عیسی بن مریم
جالب اینکه دقیقا هماهنگ با تاریخ ساخت قبه صخره، محمد در سکه ها و کتیبه های دیگر هم ظهور میکند.
پس تا اینجا محمدگرایی از سال ۶۹۰ م. اغاز شده و تا ۷۵۰ م.(زمان یوحنا دمشقی) رفته رفته یک شخصیت تاریخی به محمد داده میشود. 👇
با این اوصاف ایا محمدی وجود دارد؟
به نظر میرسد تا اینجا، محتاطانهترین نتیجهای که میتوان گرفت این است که یا محمدی وجود نداشته و یا اینکه در بهترین حالت، یک موعظه گر عرب وجود داشته که بقول امروزی، عبدالملک مروان او را بولد کرده است. 👇
و نکته اخر اینکه، تا اینجا حتی یک نفر هم، اسمی از قران نمیآورد و حتی یوحنا دمشقی نیز، در دهه ۷۴۰ م. از «کتابهای مضحک محمد» حرف میزند.
با این اوصاف سراغ قران برویم
چرا که قران تنها سند باقیمانده از این دوران (۶۳۲-۷۵٠ م.) است که هنوز انرا بررسی نکردیم.
پایان قسمت ۴۷.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
یعنی اگر این یه نفر بفهمه
این اسلام شناسی جدید، نظرات من نیست و نظرات اسلام شناسهای غربی با توجه به سکه ها و کتیبه ها و... است که من اینجا بازنویسی میکنم
من قول میدم بخش «محمد در قران» رو شروع کنم
تعصب واقعا ادم رو کور میکنه
از نظر این، احتمالا امثال فلکر پپ و اولیگ و 👇
اول یه مثال در مورد انتخابات امریکا و تقلب #ترامپ بزنم
به این قضیه یک سال اخیر از این دید نگاه کردید؟ (صراحتا میگم، نمیگم این دیدگاه درسته، ولی میخام بهش فکر کنید- چون سیاست عرصه ایه که باید همه چیز رو دید، حتی پلنهای دور از ذهن...)
👇
حالا چیو میخام بگم
اینکه در انتخابات امریکا تقلب #شد ولی توسط کی؟ بایدن؟
اتفاقا برعکس
توسط خود ترامپ و گروهش
درواقع ترامپ به نفع بایدن تقلب کرده
یعنی نقشه خودشون بوده
چرا؟
چون اینجوری 4 سال بایدن با اون رسواییهای انتخاباتی میاد، امریکایی که قرار بود از افغانستان خارج بشه
و روسیه ای که قرار بود به اوکراین حمله کنه و جهان درگیر کرونا و....و...و...
همه ی اینا شکل میگیره
و همه این ابروریزیها افتاد گردن این مردک گوزوی زوال عقلی
در یکسال اخیر بایدن ابروی نداشته دموکراتها رو جوری برده که حتی امثال شاهین میلانی، پرفسور کرفسیان-نادری- و بقیه
یعنی ببینید
درحالی که هزاران سند از زبان امروزی ایران، از سعدی و حافظ و نظامی و ده ها نویسنده دیگه باقی مونده، این میگه سیصد ساله #گچپژ وارد زبان ایران شده و ما رو هم به جعل متهم میکنه
حالا کاری نداریم خود سریانی گویشی از زبان ارامیه که یکی از چهار زبان ایران باستانه
😁
اثباتشم خیلی ساده است
یه دیکشنری باز کنید میبینید نصف بیشتر کلمات سریانی لهجه ای از آرامیه
و البته صد ها پاپیروس و نامه ازش موجوده
سریانی تو قرن اول و دوم میلادی نزدیک اِدِسا (رُها-ترکیه امروزی) پیدا شد که درواقع فرزند زبان ارامیه
ارامی هم یکی از چهارزبان تاریخ ایرانه
جمع بندی زمان ولید تا عباسیان
تا اینجا چنانچه دیدیم در اسناد دوره های اسلامی، تنها چیزی که میتوان از محمد دید شعار بنیادین اسلام، یعنی محمد رسول الله است. که کتیبه های قبه صخره به ما میگوید👇
این شعارها در ارتباط با عیسی بن مریم عبده و رسوله [بنده و رسول الله] است.
از سال 705 م. تا 750 م. که عباسیان ظهور کردند، چند کتیبه سلطنتی از ولید بن عبدالملک و هشام داریم، که اینجا میآورم و کتیبه های زیادی از عوام که یک نمونه آنرا میآورم که نشان میدهد در سال 730 م. 👇
هنوز از خدای موسی و هارون حرف میزنند.
قصر الخرنة در جنوب اردن، ۶۰ کیلومتری شهر امان واقع شده، در یک کتیبه یافت شده از قصر الخرنه نوشته شده است:
۱- ای الله، با عبدالملک بن عمر مهربان باش و ببخش
۲- گناهانش را، قبلی و بعدیها، پنهان و اشکاراها
👇
اسلام شناسی سنتی میگوید فردی به نام #محمد در شهر کور و بن بستی به نام مکه، بطور ناگهانی، وحی از جبرییل و الله میگیرد و یکتاپرستی را باب میکند و از قضا مانند فیلم های هالیوودی همه جا پیروز میشود و هنوز فوت نکرده (یا مدت کوتاهی پس از فوتش) ایران تا اورشلیم را مسلمان میکند.
👇
ولی با دیدگاه های جدید،
جنبش اسلامی، درواقع یک جنبش مسیحی است که از شرق تا غرب ایران با تفکر یکتاپرستی ایرانیان اغاز شده.
توجه کنید:
مردم مرو و شمال شرقی ایران (خطه خراسان) یا بودایی بودند و یا مسیحی. (طالبان چندی پیش اثار به جا مانده از بودیسم را از بین برد.) 👇
زبان ایران در گذشته؛ پارسی باستان (هخامنشی)، پارسی میانه (اشکانی و ساسانی) و پارسی دری و ارامی بود که ارامی خودش فرزندان زیادی زاییده است (عبری ارامی- پارسی ارامی- سریانی ارامی و...)
پارسی باستان خط سختی داشت که میراث حکومت های آشور و عیلام و بابل قدیم بود
داریوش کبیر برای 👇
اداره امپراطوری، به دلایل زیادی، زبان #ارامی را برگزید که [میراث فینیقی ها بر مناطق مرکزی ایران ان زمان -عراق و سوریه امروز- است] و شکل حروفش تقریبا همین حروفیست که امروز مینویسیم
من و شما و این دوستان هشتگ زن (منوفارسی)، همگی؛ هنوز هم حروف ارامی زمان داریوش را بکار میبریم
👇
هنوز بعد از 2500 سال، ما وقتی میخواهیم عباراتی گزینه ای بگوییم؛
مثلا میگوییم گزینه:
الف... ب.... ج.... د.... ه..... و.....
در حالی که ترتیب الفبای امروز ما چیز دیگریست (الف ب پ ت ث ...)
و این میراث از زمان داریوش بزرگ است که خط ارامی را؛ زبان مشترک کل منطقه انتخاب کرد
👇