۲) در برابر این «کارت مذاکراتی» که مجلس تصور میکند ایجاد کرده است، دو ماه دیگر دولت بایدن همین موضوع را به اولین نقطه اجماعسازی علیه ایران تبدیل و برای ملزم ساختن ایران به بازگشت به پروتکل الحاقی یک قطعنامه الزامآور از شورای امنیت نیز اخذ خواهد کرد!
۳) با این مصوبه مجلس میتواند باعث شود بازرسیهای «مدیریت شده» و پروتکلی را که ایران هماکنون داوطلبانه و با قید شرایط مورد توافق طرفین اجرا میکند، بواسطه مداخله شورای امنیت به بازرسیهای نامحدود و اجباری - ذیل ضرب فصل هفتم منشور - تبدیل شود!
۴) این اقدام مجلس میتواند کشور را به مُدلی از بازرسی گرفتار کند که شورای امنیت در چارچوب سازوکار UNSCOM علیه عراق به اجرا گذاشت.
۵) نه تنها طرح اخیر مجلس موقعیت مذاکراتی وزارت خارجه را تقویت نخواهد کرد، بلکه موجب خواهد شد دولت ایران مجبور شود برای لغو چنین قطعنامهای، امتیازات بیشتری نیز ارائه دهد!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) گفتمان «مقاومت یا مذاکره» یا «مذاکره سازش است» نه با واقعیتهای موجود سازگار است؛ نه با تحولات سیاسی و بینالمللی اخیر همخوانی دارد؛ نه با موقعیت ایران در منطقه و جهان تطابق دارد؛ و نه پاسخگوی بحرانهای منطقهای و بینالمللی خواهد بود.
۲) غلبه این گفتمان در فضای رسانهای و سیاسی کشور نیز جز تشویق به کارشکنی مقابل دستگاه دیپلماسی، تداوم تنشهای فرسایشی، تشدید بحران و نهایتاً واگذاری صحنه دیپلماسی به رقبای منطقهای - که مجهز به صدها لابی و میلیاردها ثروت برای پیشبرد اهداف خود هستند- نتیجهای در پی نخواهد داشت.
۳) از این رو لازم است ایران -هم در فضای داخلی و هم بینالمللی- با گفتمان، ادبیات و دُکترین جدیدی وارد میدان شود و زمینه را برای در انداختن طرحی نو، پویا و مشکلگشا (و غافلگیرکننده برای لابیهای ایرانستیز) فراهم سازد. این گفتمان جدید نیز با کلیدواژه #دِتانت رقم خواهد خورد:
۱) قانون آیسا - که بستر حقوقی بسیاری از تحریمهاست - تمدید شد؛ و از کنگره (به ویژه کنگره جمهوریخواه) انتظاری جز این هم نبود. اما معافیتهای مورد توافق در برجام - تا زمان خروج ترامپ از توافق - پا برجا ماند!
۲) اصلاح قانون ویزا - که یکی دیگر از دستاوردهای جریان تندرو در واشنگتن بود - محدودیتهایی برای کسانی که در ظرف پنج سال گذشته به ۷ کشور نامبرده سفر کرده بودند برای دریافت ویزای آمریکا ایجاد میکرد.
۳) اما برجام موجب شد دولت اوباما مجبور شود از میان این کشورها صرفاً برای «ایران» معافیتهایی قائل شود تا طبق تعهداتش مانع «عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی ایران» نشود. وزارت خارجه آمریکا نیز معافیتهایی برای تجار و سرمایهگذاران و غیره که به ایران سفر میکردند صادر کرد.
President-elect @JoeBiden, U.S. withdrawal from the Iran nuclear deal was indeed a profound mistake. That's why you need to redress the situation. But to do so, please observe the following points:
1) Show in actions, not in words, that your era will substantially differ from Donald Trump's! This means that you need to set aside his unlawful, unconventional and unilateral approach to world affairs and abide by U.S commitments and international law in "good-faith".
2) To depart from the Trump era, you will need to turn the page on this remarkably dark chapter for international statesmanship, multilateralism, international law, good-faith diplomacy & constructive engagement. But to turn the page, he'd first need to unclench America's fist!
۱) هر انتقال قدرت و هر تحول سیاسی در هر کشوری - از جمله در آمریکا - یک «فرصت» است.
اگر چنین نبود، و اگر سیاست خارجهٔ آمریکا قابلیت «جهتپذیری» نداشت، سایر دولتهای جهان و منطقه هرگز میلیاردها دلار برای تاسیس لابی و استخدام بنگاه روابط عمومی در واشنگتن هزینه نمیکردند!
۲) امروز هم انتقال قدرت از دستان جریانی که قائل به «فشار حداکثری» بود به دستان جریانی که وعدهٔ بازگشت به برجام را داده طبیعتاً یک فرصت و یک ظرفیت برای ایران ایجاد کرده است.
۱) لابیهای معاند در واشنگتن و رقبای منطقهای ایران به اندازه کافی تمام توان خود را بکار خواهند گرفت تا بازگشت دولت احتمالی بایدن به #برجام را دشوار یا ناممکن کنند. در نتیجه، معتقدم دولت ایران نباید در ابتدای امر، فرایند بازگشت را از آنچه هست برای بایدن سختتر کند.
۲) شروطی که ایران برای بازگشت دولت بعدی آمریکا به برجام اعلام کرده - یعنی دریافت «تضمین» و «خسارت» - شروطی است که تحقق آنها تنها با همکاری کنگره میسر است.
۳) یعنی هم «تضمین» اینکه آمریکا دیگر از برجام خارج نمیشود با تصویب قانون یا تصویب برجام به عنوان Congressional-Executive Agreement ممکن خواهد بود؛ و پرداخت «خسارت» نیز (با توجه به حداقل رقم اعلامی ۱۵۰ میلیارد دلار) فقط با کسب مجوز برداشت از بودجه توسط کنگره احیاناً میسر خواهد شد
۱) در ایران عهدشکنی آمریکا در برجام از یکسو و ناکارآمدی اروپاییها در جبران مافات از سوی دیگر این تصور را بیش از دیگران تقویت کرده که مناسبات بینالمللی عمدتاً خارج از چارچوبهای حقوقی شکل میگیرد! اما معتقدم نباید به این «نتیجهگیری» بیش از اندازهاش بها داد.
۲) آمریکا و عربستان و اسرائیل و سرمایهگذاران ضد ایرانی در نیویورک و واشنگتن در سالهای گذشته میلیاردها دلار به ایجاد شبکه وسیعیای از بنگاههای روابط عمومی، موسسات متخصص در امور مالی و بانکی، بنگاههای حقوقی، لابیهای توانمند در امر قانونگذاری و حتی سازمانهای امنیتی...