۱) هر انتقال قدرت و هر تحول سیاسی در هر کشوری - از جمله در آمریکا - یک «فرصت» است.
اگر چنین نبود، و اگر سیاست خارجهٔ آمریکا قابلیت «جهتپذیری» نداشت، سایر دولتهای جهان و منطقه هرگز میلیاردها دلار برای تاسیس لابی و استخدام بنگاه روابط عمومی در واشنگتن هزینه نمیکردند!
۲) امروز هم انتقال قدرت از دستان جریانی که قائل به «فشار حداکثری» بود به دستان جریانی که وعدهٔ بازگشت به برجام را داده طبیعتاً یک فرصت و یک ظرفیت برای ایران ایجاد کرده است.
۳) با علم به این واقعیت هم از همین امروز لابیهای متخاصم و ایرانستیز در واشنگتن تمام تلاش و توان خود را بکار خواهند گرفت تا این فرصت را به یک تهدید برای ایران تبدیل کنند و مانع هرگونه تعامل سازنده میان تهران و واشنگتن شوند.
۴) برخی از این لابیها تلاش خواهند کرد هزینهٔ سیاسی بازگشت بایدن به برجام را چنان برای او سنگین کنند که از این کار منصرف شود؛ برخی دیگر به او فشار خواهند آورد تا از آنچه دستاورد سیاست فشار حداکثری ترامپ میدانند علیه ایران استفاده کنند؛
...و برخی دیگر هم تلاش خواهند کرد به میل و سلیقهٔ خودشان به سیاست و نگرش دولت جدید آمریکا نسبت به ایران و مقولهٔ «لغو تحریمها» جهت بدهند.
۵) در چنین فضایی، معتقدم ایران باید با ابتکارعملهای دیپلماتیک، با «تعیین لحن» میان دو کشور و با ارائهٔ یک «نقشهٔ راه» از ابتدای امر سکان و «عاملیت» تعامل با دولت بایدن را در دست بگیرد و به عنوان یک قدرت بزرگ خود در شکلدهی به سیاستهای دولت بایدن نقش اول و اصلی را ایفا کند.
۶) اگر تهران از این فرصت فعالانه استفاده نکند، چه بسا صرفاً «دریافتکننده» محصول رایزنیهای دیگران بشود و آیندهٔ تحریمها و برجام و مسائل فیمابین دو کشور را سایر جریانها و دولتها در غیاب ایران شکل بدهند.
۷) ایران آنقدر بزرگ و مهم شده است که بتواند - علیرغم تمام مقاومتها - به سیاست بایدن نسبت به برجام و مقولهٔ لغو تحریمها شکل و جهت ببخشد.
۸) کمآاینکه پیش از این هم - علیرغم تمام تلاشها و تکاپوهای لابی اسرائيل در واشنگتن و مداخلات شخص نتانیاهو در کنگره - ایران نهایتاً موفق شد تمام قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای آمریکا را در زمان اوباما به نفع خود لغو کند. پس کار شدنی است!
۹) ضمن اینکه سیاست بایدن نسبت به ایران پس از چهار سال انتقاد شدید دموکراتها از رویکرد ترامپ در قبال توافق هستهای و در فضای شکست سیاست «فشار حداکثری» شکل میگیرد و این خود ظرفیتی است که از دل فضای سیاست داخلی آمریکا پدید آمده است.
۱۰) معتقدم در مجموع، چه در فضای کنونی بینالمللی، چه بر اثر الزامات دنیای پسا کرونا و چه از منظر تحولات منطقه، شرایط برای رفع تحریم و پایان بخشیدن به تنشهای فرسایشی مهیاست.
۱۱) فقط لازم است در داخل کشور هم به مسئله لغو تحریم به عنوان یک «پروژه ملی» و نه یک «دستاورد جناحی» نگاه شود و تمام نهادها و جناحها - بجای مانعتراشی - برای حل معضل جدی تحریم به دولت و دستگاه دیپلماسی کمک کنند.
۱۲) معتقدم دولت بایدن هم مجدداً به سمت «چندجانبهگرایی» سوق پیدا خواهد کرد. اما مهم است برای او روشن شود که در دوران پسا ترامپ و پسا کرونا «چندجانبهگرایی» دیگر به معنی «ائتلافسازی» علیه یک ملت یا یک دولت دیگر...
۱۳)...و سوءاستفاده از مکانیسمهای بینالمللی برای اِعمال زور و فشار غیرقانونی به دیگران نیست.
۱۴) در دنیای به هم پیوستهٔ امروز، چندچانبهگرایی یعنی شناسایی معضلات و چالشهای مشترک بشری و بهرهبرداری از سازوکارهای بینالمللی برای حلوفصل آنها! به نظرم لازم است در روشنسازی و ابلاغ این تعریف دُرست از «چندجانبهگرایی» دولت و رئيسجمهور ایران پیشگام شوند!
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
President-elect @JoeBiden, U.S. withdrawal from the Iran nuclear deal was indeed a profound mistake. That's why you need to redress the situation. But to do so, please observe the following points:
1) Show in actions, not in words, that your era will substantially differ from Donald Trump's! This means that you need to set aside his unlawful, unconventional and unilateral approach to world affairs and abide by U.S commitments and international law in "good-faith".
2) To depart from the Trump era, you will need to turn the page on this remarkably dark chapter for international statesmanship, multilateralism, international law, good-faith diplomacy & constructive engagement. But to turn the page, he'd first need to unclench America's fist!
۱) لابیهای معاند در واشنگتن و رقبای منطقهای ایران به اندازه کافی تمام توان خود را بکار خواهند گرفت تا بازگشت دولت احتمالی بایدن به #برجام را دشوار یا ناممکن کنند. در نتیجه، معتقدم دولت ایران نباید در ابتدای امر، فرایند بازگشت را از آنچه هست برای بایدن سختتر کند.
۲) شروطی که ایران برای بازگشت دولت بعدی آمریکا به برجام اعلام کرده - یعنی دریافت «تضمین» و «خسارت» - شروطی است که تحقق آنها تنها با همکاری کنگره میسر است.
۳) یعنی هم «تضمین» اینکه آمریکا دیگر از برجام خارج نمیشود با تصویب قانون یا تصویب برجام به عنوان Congressional-Executive Agreement ممکن خواهد بود؛ و پرداخت «خسارت» نیز (با توجه به حداقل رقم اعلامی ۱۵۰ میلیارد دلار) فقط با کسب مجوز برداشت از بودجه توسط کنگره احیاناً میسر خواهد شد
۱) در ایران عهدشکنی آمریکا در برجام از یکسو و ناکارآمدی اروپاییها در جبران مافات از سوی دیگر این تصور را بیش از دیگران تقویت کرده که مناسبات بینالمللی عمدتاً خارج از چارچوبهای حقوقی شکل میگیرد! اما معتقدم نباید به این «نتیجهگیری» بیش از اندازهاش بها داد.
۲) آمریکا و عربستان و اسرائیل و سرمایهگذاران ضد ایرانی در نیویورک و واشنگتن در سالهای گذشته میلیاردها دلار به ایجاد شبکه وسیعیای از بنگاههای روابط عمومی، موسسات متخصص در امور مالی و بانکی، بنگاههای حقوقی، لابیهای توانمند در امر قانونگذاری و حتی سازمانهای امنیتی...
1)US is counting days as of the date its letter was rejected by UNSC!
2)US can't even go through its own illegal scheme! @SecPompeo conveniently crops out Art. 11 which says it SHALL vote on a draft resolution! Absent that resolution even REAL participants can't resume sanctions
۱) آمریکا روزشمارش را از روزی که نامهاش در شورای امنیت رد شده آغاز کرده است!
۲) آمریکا حتی نمیتواند مطابق فرایند غیرقانونیای که خود راهانداخته عمل کند!
پومپئو در روز روشن بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ را سانسور میکند که در آن نوشته (برای تکمیل فرایند بازگرداندن تحریمها) «باید» قطعنامه «تداوم تعلیق تحریمها» به رأی گذاشته شود.
۱) تلاشهای آمریکا از نظر «حقوقی» به نتیجهای نمیرسد. از همین الان چین، روسیه و سایر کشورها علناً اعلام کردهاند نامه آمریکا به شورای امنیت را شکایتنامه (Notification) طبق تعریف برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نمیدانند.
...حتی بحث بر این بود که ریاست موقت شورای امنیت از توزیع این نامه - که وجاهتی در فرایند حل اختلاف برجام ندارد - میان اعضای شورای امنیت خودداری کند.
.@USAmbUN has sent to #UNSC president @indonesiaunny a letter explaining the US legal position regarding the so-called right to "snapback". The US main argument in that letter is so ludicrous it's not even funny anymore! 👇👇
1) Basically, @USAmbUN contends that Resolution 2231 has given every countries named as "JCPOA participant" a fixed & perpetual right to "snap back" international sanctions on Iran regardless of whether they participate or not, or perform their own obligations under JCPOA or not!
2) The U.S ambassador draws her assertion from what she probably views as a strictly "literal" reading of the text and calls upon the president of the UNSC to basically ignore all developments, official statements and practice subsequent to the drafting of Resolution 2231!