۱) معادل اصطلاح «فشار حداکثری» در ادبیات نظامی اصطلاح «جنگ تمام عیار» یا Total war است. جنگ تمام عیار نوعی نزاع مسلحانه است که در آن هیچ حد و مرزی وجود ندارد و با هیچیک از معیارها، موازین قانونی و مقررات حقوق بشردوستانه سازگار نیست.
۲) در آغاز بحران کرونا در ایران حتی یکی از کارمندان یکی از لابیهای حامی تحریم در مقالهای نوشته بود «آنجا که تحریمها شکست خورد، کرونا موفق خواهد شد»! سال قبل نیز در بحران سیل همین رویکرد را داشتند.
۳) ایران - به دلیل اینکه در شرایط و تنگنای تحریم قرار دارد - قادر نیست آنطور که شایسته است در برابر اقدامات زیانبار سایر کشورها واکنشهای متناسبی نشان دهد و برایشان در ازای لطماتی که وارد میکنند هزینهتراشی کند.
۴) یعنی، امروز ایران در شرایطی نیست که - مثلاً - در مقابل سیاستهای خسارتبار کرهٔ جنوبی یا ایالات متحده عربی، اموال این کشورها را در ایران توقیف کند، حسابهای وابسته به آنها را مسدود کند یا محدودیتهایی برای اتباع و سرمایهگذاران آنها قائل شود.
۵) «تحریم» عملاً این قدرت مانور و این قبیل اهرمهای بازدارندگی را تا حدود زیادی از ما سلب کرده است.
۶)عربستان میتواند بخاطر یک توئیت نابجای وزیر امور خارجه کانادا یک شبه پروازهای خط هواپیمایی کانادا به عربستان را لغو کند، شرکتهای کانادایی را اخراج کند، روادید شهروندان کانادایی را باطل کند، اتباع و دانشجویان خود را از کانادا فرابخواند و دولت کانادا را تحت انواع فشارها قرار دهد
۷) اما - بخاطر تحریمها - ایران دیگر از چنین ابزارها و قدرتی برخوردار نیست؛ و دولتهای خارجی و حتی شرکتهای خصوصیشان نیز به این حقیقت واقف هستند و از آن سوءاستفاده میکنند.
۸) به همین خاطر هم لغو تحریم فقط یک ضرورت اقتصادی نیست؛ بلکه یک ضرورت راهبردی است که حداقل تاثیر آن این است که این قبیل اهرمها و ابزار بازدارندگی ایران را احیا میکند. اگر این اهرمها را بدست آوریم طبیعتاً سایر دولتها و شرکتها نیز در عهدشکنی نسبت به ایران تجدید نظر خواهند کرد
۹) باید تمام نهادها و ارگانها در چنین شرایطی توان و ظرفیتهای خود را در جهت همافزایی و کمک به یکدیگر بکار گیرند تا مشکل تأمین دارو در ایران برطرف شود.
۱۰) این همکاری و همافزایی هم مستلزم این است که برخی رقابتها و بداخلاقیها و توهمات را کنار بگذارند و دستکم در حوزههای «فنی» - مانند حوزه بانکی - از توصیههای کارشناسان پیروی کنند.
۱۱) مثلاً اگر رئیس بانک مرکزی و کارشناسان این حوزه یک سیاست داخلی یا یک موضوع خاص را «مانع» انتقال مالی برای خرید دارو میدانند، به ارزیابی و توصیههای آنها - بدون تنگنظریهای سیاسی یا نظریهپردازیهای غیر موجه - اعتماد کنند تا مانع مذکور برطرف شود.
۱۲) واقعاً نمیشود ارگانها و نهادهای سیاسی در مورد تخصصیترین و ریزترین مباحث «فنی» - مانند موضوع FATF - نظراتی مقدم بر نظر ارگانهای تخصصی و فنی داشته باشند و انتظار داشته باشیم مسائل حلوفصل شود.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
۱) اگر بنا باشد واکنش ایران در برابر سیاست «فشار حداکثری» ترامپ و سیاست «تنشزدایی» بایدن یکسان باشد، جریانهای تندرو در واشنگتن به سرعت بایدن را به یک ترامپ جدید اما با مقبولیت و حمایت بینالمللی تبدیل خواهند کرد.
۲) سیاست مطلوب در برابر آمریکا سیاست «چماق و هویج» است، نه «چماق و چماق»! یعنی «تنبیه و اقدام متقابل در برابر پالسها و اقدامات منفی» و «تشویق و استقبال از پالسها و اقدامات مثبت»!
۳) در غیر این صورت، این روایتپردازی و این تحلیل کاذب که «ایران در برابر نرمش تندخویی میکند» در واشنگتن غالب خواهد شد و به اتکاء آن بایدن را به سرعت به سمت اِعمال فشار و اجماعسازی علیه ایران سوق خواهند داد.
متاسفانه عدهای برای تخریب دکتر ظریف حتی از حمایت و تمجید از سناتور تام کاتِن - یکی از متخاصمترین و ضد ایرانیترین سیاستمداران آمریکا -
هم دریغ نمیکنند.
۱) بهانه برای این موج جدید تخریب این است که تام کاتِن - در نامهای که در سال ۲۰۱۵ همراه با ۴۷ سناتور به رهبران ایران نوشته بود - به درستی پیشبینی کرده بود رئيسجمهو بعدی با «چرخش یک قلم» از توافق هستهای خارج خواهد شد، حال اینکه به زعم آنها دکتر ظریف ادعای او را رد کرده بود!
۲) این عده - گاه با ذوق و شوقی که نمیتوانند پنهان کنند - دکتر ظریف را مغلوب دانش حقوقی سناتور کاتن میخوانند و وزیر امور خارجه کشور را - با استناد به بریدهای از یک گفتوگو کوتاه در «شورای راهبردی روابط خارجی» - با این مستمسک تخریب و شماتت میکنند.
Some suggest the @JoeBiden administration should abandon the #JCPOA and instead seek a treaty with Iran which is approved by 2/3 of the Senate. This is a roadmap designed to fail, and they know it.
1) First, they know that no president can get 2/3 of the Senate on board with any substantial foreign-policy issue, let alone on Iran. This is why, over the past decades, Article II Treaties have been gradually set aside in favor of Executive Agreement and political commitments.
2) In fact, whereas the United States concluded twice as many treaties as executive agreements in the first 50 years of its history, today "executive agreements comprised more than 90% of the international agreements concluded".
۱) ایران با آمریکا بر سر برنامه موشکی و سیاست منطقهای خود مذاکره نخواهد کرد. مطرح کردن این پیششرط و اصرار بر آن از جانب دولت بایدن - تحت عنوان «مذاکرات تکمیلی» (Follow-on negotiations) - مانند سیاست «فشار حداکثری»، محکوم به شکست خواهد بود. @ABlinken@jakejsullivan
۲) این موضوعات - که آمریکا آن را محور «مذاکرات تکمیلی» میخواند و قصد دارد در این چارچوب به آنها بپردازد - میتواند صرفاً موضوع مذاکرات مستقیم میان ایران و همسایگان عرب در چارچوب «طرح صلح هرمز» باشد.
۳) «طرح صلح هرمز» این هدف را دنبال میکند تا با ایجاد یک پیمان عدم تعرض، یک نظام امنیت جمعی در منطقه و همچنین ایجاد یک رژیم جامع همکاری در حوزه مسابقه تسلیحاتی، آزادی کشتیرانی، تروریسم و امنیت انرژی، دغدغههای طرفین را بررسی و منافع ایران و همسایگان را همزمان تأمین نماید.
۱) جناب دکتر جلیلی، کسی نمیگوید دشمن را تحریک نکنید. میگوییم بهگونهای عمل نکنید که دشمن بتواند اقداماتمان را دستمایهٔ یارگیری، اجماعسازی، فضاسازی و در نهایت هزینهتراشی علیه خودمان قرار دهد. مثلاً خروج از پروتکل الحاقی دقیقاً برای دشمن چه «هزنیهای» دارد؟ پیشبینی کنیم:
۲) مجلس مقرر کرده است ۱۲ روز بعد از روی کار آمدن بایدن - در حالی که هنوز کابینهاش شکل نگرفته - دولت روحانی اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کند. با نزدیک شدن به این تاریخ، لابیها و رسانههای متخاصم در آمریکا به شدت هجوم خواهند آورد که بایدن نباید به «شانتاژ هستهای» ایران تن بدهد!
۳) نخستوزیر اسرائيل، بنگاههای روابط عمومیاش، دستگاههای تبلیغاتی جریان نومحافظهکار، لابی سعودی و تمام بازیگران ایرانستیز - با علم به حساسیت افکار عمومی نسبت به این موضوع - وارد میدان خواهند شد و حول مقوله پنهانکاری و «تسلیم در برابر شانتاژ هستهای» فضا را تصاحب خواهند کرد.
1) The U.S has long claimed that Iran's missile program and regional policies need to be addressed. Truth is, these matters don't need to be addressed by or with the U.S.
In fact, Iran will not negotiate away its own security with an outside actor with no standing.
2) If Iran's missile program or regional policies are truly a matter of concern, the "concerned parties" are - in principle - Iran' Arab neighbours.
3) Neighbours that Iran has on numerous occasions invited to sit and address these concerns - while hearing Iran's - within the framework of the Hormuz Peace Endeavor (#HOPE).