پس از به گروگان گرفته شدن پرسنل سفارت آمریکا در تهران در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۸ ( ۴ام نوامبر ۱۹۷۹ ) توسط کسانی که به عنوان دانشجویان پیرو خط امام شناخته می شدند. دولت وقت آمریکا تصمیم به اجرای عملیات نظامی برای آزادی گروگان ها گرفت.
برای این منظور واحد تازه تاسیس عملیات ویژه ای که در آن زمان به عنوان دسته نیروهای ویژه یکم-دلتا ( 1st SFOD ) شناخته می شد مامور شد تا بر اساس اطلاعات کسب شده برنامه ریزی برای یک عملیات نجات را در نظر بگیرد.
این عملیات بنا به مجموعه دلایلی از قبیل ضعف طراحی، نقص فنی هواگردها و عدم تجربه نیروهای درگیر به خصوص خلبان ها در عملیات در محیطهای بیابانی باعث شکست خوردن عملیات شد.
این توییت بر اساس اطلاعات دست اول گروهبان بازنشسته نیروی دلتا مایک وینینگ، یکی از اعضای اولیه نیروی دلتا که در عملیات پنجه عقاب شرکت داشت نوشته شده است. امیدوارم از این رشته توییت لذت ببرید.
طراحی و برنامه ریزی برای عملیات در محلی به نام کمپ بری یا فارم در ایالت ویرجینا آغاز گردید و سپس برای انجام تمرینات لازم یک ماکت ۱۰ در ۱۰ فوتی از ساختمان سفارت در یک آشیانه متروک در منطقه آموزشی یوما ادامه پیدا کرد.
در جریان برنامه ریزی برای انجام عملیات تعدادی از نیروهایی که در جریان عملیات نظامی ناموفق خلیج خوک ها شرکت داشتند نیز دخیل بودند. در جریان انجام تمرینات، نیروهای عملیات ویژه در شب تمرین می کرده و در روز استراحت می کردند تا از دید دستگاه اطلاعاتی شوروی دور بمانند.
در منطقه آموزشی یوما بود که خدمه های هلیکوپتر سیکورسکی RH-53D Sea Stallion از نیروی دریایی و تفنگداران دریایی شروع به تمریناتی مرتبط با پرواز با دوربین های دید در شب مدل AN/PVS-5 و پرواز در ارتفاع پایین در منطقه بیابانی کردند.
دلیل انتخاب هلیکوپترهای سی استالیون در این بود که در آن زمان تنها هلیکوپترهای موجود در خدمت ارتش آمریکا بودند که بیشترین برد پروازی را داشتند .دوربین های دید در شب در آن سال ها به تازگی وارد خدمت شده بودند و
مختص عملیات نیروهای پیاده نظام بودند و خلبان ها آموزش و قابلیت استفاده از آن ها را نداشتند. هلیکوپترها مهم ترین بخش لجستیک عملیات به حساب می آمدند و بر اساس برنامه ریزی عملیات ۶ فروند تعبیه شده بود که بعدها ۲ فروند به عنوان ذخیره به جمع بقیه اضافه شدند.
هنگام انجام عملیات یک فروند دچار نقص فنی در سیستم هیدرولیک شد که مجبور به بازگشت به ناو نیمیتز و یک فروند دیگر به دلیل ایجاد مشکل در سیستم پروانه دم مجبور به فرود اضطراری شد.
این عملیات در واقع دومین عملیات رسمی نیروی دلتا محسوب می شد بنابراین نبود تجربه به خصوص در عملیات
پیچیده ای مانند پنجه عقاب بر عملکرد و نتیجه درست عملیات تاثیر بسیار می گذاشت. پرواز هلیکوپترها در ارتقاع پایین انجام می شد تا از دید رادارهای ایران و شوروی در امان باشند. اما برنامه ریزان عملیات توفان های شن در منطقه را دستکم گرفته بودند. این توفان ها بر عملکرد رادارها تاثیر
می گذاشتند و دلیلی به پرواز در ارتفاع پایین و در میان توفان شن نبود.هلیکوپترها به تجهیزات ارتباطی امن ماهواره ای اولیه مجهز بودند و برای استفاده از آن ها مجبور بودند فرود آمده تا بتوانند از آن ها استفاده کنند بنابراین حین پرواز خدمه ها توانایی ایجاد ارتباط بیسیم امن را نداشتند.
از دیگر مشکلات ایجاد شده در این عملیات می توان به عدم انتخاب درست محل فرود هواگردها اشاره کرد که درست در کنار یک جاده تقریبا پر رفت و آمد قرار داشت. چند دقیقه پس از فرود نیروها یک دستگاه مینی بوس حامل ۴۴ نفر به محل فرود نزدیک شد.
پس از اسارت ۴۴ سرنشین مینی بوس ، نیروهای رنجر که مامور به حفاظت از جاده بودند با شلیک یک راکت ۶۶ میلیمتری دوش پرتاب ام۷۲ یک تانکر نفت را منهدم کردند که راننده آن قبل از انفجار تانکر موفق به فرار شد که امنیت عملیات را دچار مشکل کرد.
پس از این واقعه فرمانده عملیات ، سرهنگ چارلی بکویث تصمیم به لغو عملیات می گیرد و دستور تخلیه محل فرود و بازگشت نیروها را می دهد تا پس از ۴۸ ساعت عملیات دوباره از سر گرفته شود تا اینکه فاجعه رقم می خورد.
هلیکوپتر سی استالیون بلو برد ۴ برای دریافت سوخت از یکی از هواپیماهای MC-130 پرواز می کند زیرا ارابه فرود آن در هنگام فرود در مرحله نخستین عملیات دچار آسیب شده و توانایی تاکسی کردن بر روی زمین را نداشت.
در اثر ایجاد توفان شن و جریان هوا و اشتباه خلبان هلیکوپتر ، سی استالیون نامبرده به یکی از هواپیماهای هرکولس برخورد می کند که در آن زمان تعدادی از نیروهای دلتا در آن آماده بازگشت بودند. قبل از سرایت آتش به کل هواپیما اکثر سرنشینان خارج می شوند.
در اثر این برخورد لود مستر(Load Master) هواپیمای سی ۱۳۰ ، خلبان و کمک خلبان سی استالیون جان سالم به در برده اما دچار سوختگی درجه ۳ می شوند. ولی ۳ خدمه دیگر سی استالیون از تفنگداران دریایی و ۵ خدمه هواپیمای سی ۱۳۰ در اثر آتش سوزی جان خود را از دست می دهند.
نیروهای باقیمانده سوار بر هواپیماهای باقیمانده شده و به سرعت منطقه را ترک می گویند. نکته جالب در این بود که کیت های انفجاری در هلیکوپترها تعبیه شده بود تا در صورتیکه عملیات شکست خورد یا دچار مشکل شد آن ها را منهدم کنند تا دست نیروهای ایرانی نیفتد.
بنا به دلایلی این کیت های انفجاری عمل نکردند یا خدمه هلیکوپترها فراموش کردند تا آن ها را فعال کنند که تاکنون دلیل آن مشخص نشده است.از دیگر مشکلات گریبانگیر نیروها نبود کیت های مخصوص کمک های اولیه در هواپیماها بود که در هنگام برگشت آن ها از ایران ، متخصصان کمک های اولیه در رسیدگی
به امور خدمه ای که دچار سوختگی شده بودند نتوانستند این امر را انجام دهند. پس از پایان عملیات یک گروه تحقیق از وزارت دفاع ایالات متحده دلایل شکست نیروها در این عملیات را بررسی کرد که نتیجه آن باعث تشکیل هنگ ۱۶۰ عملیات ویژه در نیروی زمینی و فرماندهی عملیات ویژه مشترک(JSOC) گردید.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
سرویس مخفی ایالات متحده یا United States Secret Service یک اداره اعمال قانون تحت امر وزارت امنیت ملی (Department of Homeland Security) می باشد که حیطه قانونی اش تحقیقات جنایی و محافظت از شخصیت های سیاسی کشور یا سران کشورهای خارجی در آمریکا می باشد.
ایالات متحده با اختلاف بیشترین ادارات اعمال قانون در جهان را دارد که هر کدام از آن ها وظیفه مشخصی دارند. بر اساس آمار ۱۸ هزار اداره اعمال قانون در آمریکا وجود دارند که هر کدام ۱ تا ۳۰ هزار نفر در استخدام دارند. سرویس مخفی ایالات متحده نیز یکی از همین ادارات اعمال قانون می باشد.
سیاست پدر و مادر ندارد، این جمله ایست که هیچ وقت قدیمی نمی شود و همیشه به کار می آید. همه ما درباره عملیات تروریستی در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ شنیده ایم وخوانده ایم.
که چطور تروریست های گروه بلک سپتمبر با بی رحمی تمام ۱۱ ورزشکار اسراییلی را به قتل رساندند تا به قول خودشان صدای آزادی خواهی فلسطینیان را به گوش جهان برسانند. در طول ماجرای گروگان گیری ضعف مقامات آلمان غربی در برخورد با این موضوع بر همه آشکار شد. از عملیات آزاد سازی گروگان ها در
جلوی پخش زنده تلویزیونی که گروگان گیرها نیز شاهد این عملیات بودند تا گماردن نیروهای تک تیرانداز با سلاح های بدون اپتیک مناسب تا اجازه ندادن به مقامات اطلاعاتی اسراییلی بر نظارت و مشاورت عملیات آزاد سازی گروگان ها ، همه این موارد نشانگر نبود اراده قوی مقامات آلمان غربی در مواجه با
با توجه به ترور آقای فخری زاده و حواشی ناشی از اون و متهم کردن اسراییل در این حمله در این رشته توییت سعی می کنم دوستان رو با تیم های اسراییلی که خارج از محدوده جغرافیایی این کشور عملیات انجام می دن آشنا کنم.
اولین واحدی که می شه بهش اشاره کرد، واحد عملیات ویژه نیروهای دفاعی اسراییل(IDF) موسوم به سایرت متکل هست که مستقیما تحت نظر بخش اطلاعات ارتش هستند. این نیروها را می توان هم رده SAS انگلیس یا دلتا فورس آمریکا حساب کرد از بدو تاسیسس در سال ۱۹۵۷ تاکنون ماموریت های بیشماری را
در خارج از مرزهای اسراییل انجام داده اند. این واحد عملیات ویژه همچنین به نام The Unit شناخته می شود که انواع اقسام عملیات های نظامی یا جمع آوری اطلاعات را از زمان تاسیسش تاکنون انجام داده است که آخرین آن ها عملیات در عمق خاک سوریه و نصب دستگاه های شنود در یک میتینگ اعضای داعش
در ابتدا به بررسی جنگ فرسایشی بین اعراب و اسراییل می پردازیم. جبهه اصلی این جنگ بین مصر و اسراییل اتفاق افتاده بود زمانی که مصر قصد داشت با انجام عملیات نظامی صحرای سینا را که در جنگ شش روزه توسط اسراییل اشغال شده بود پس بگیرد.
این درگیری ها بیشتر شامل درگیری های هوایی بین نیروی هوایی مصر و اسراییل یا رهگیری هواپیماها توسط پدافند هوایی طرفین خلاصه می شد و از یک طرف اسراییل توسط ایالات متحده و از طرف دیگر مصر توسط شوروی سابق تجهیز می شدند.
سلاح شناسی : یک عضو تفنگداران دریایی سلطنتی بریتانیا مسلح به تفنگ تهاجمی ۵.۵۶ میلیمتری کلت مدل ۷۱۵ ( C7 ) که مجهز به نارنجک انداز ۴۰ میلیمتری زیر لوله ای M203 شده است. #رشته_توییت
در اواخر دهه ۱۹۷۰ میلادی به دنبال وارد شدن تفنگ های تهاجمی به ساختار ارتش های ناتو، کشور کانادا تفنگ M16 را به عنوان سلاح سازمانی خود برگزید تا جایگزین بتل رایفل C1A1 شود. در سال ۱۹۸۴ اولین سری این سلاح در خط تولید شعبه کانادایی شرکت کلت تحت نام
تفنگ C7( کلت مدل ۷۱۵ ) تولیدش آغاز شده و به خدمت گرفته شد. راه شناسایی این تفنگ بسیار راحت تر از ساير مدل های تفنگ M16 می باشد. تقریبا تمامی جزییات ظاهری این سلاح مشابه M16A2 می باشد با این تفاوت که سیستم نشانه روی آن مشابه نمونه به کار رفته در مدل M16A1 می باشد.
مایک فولس مستقیما به دستور آقای دوکایت ، سر مهندس پروژه آزمایشی کبرا شد. آقای Dan Sewel یکی از مهندسان پروژه ۲۰۹ و طراح کاکپیت کبرا می گوید : یک افسر ناظر ارتش همیشه در شرکت بل حضور داشت اما پروژه کاملا مخفی و دور از چشم همه پیگیری شد.
مرحله ساخت مدل ۲۰۹ در آشیانه ای با دیوارهای ۱۶ اینچی در بخش انتهایی کارخانه بل آغاز گشت. رییس شرکت، آقای دوکایت هر روز بر روند انجام پروژه نظارت داشت و ارتش هیچگاه خبردار نشد که مهندسان شرکت بل به رهبری آقای فولس در حال خلق اولین هلیکوپتر تهاجمی تاریخ هوانوردی هستند.