#رشتو#برجام#کاپیتول_هیل#ایران_آمریکا
فقط به وین چشم ندوزید،در کاپیتول هیل نیز خبرهایی است
در حالیکه همه نگاه ها به مذاکرات وین و فرجام آن دوخته شده است؛آن سوتر در کاپیتول هیل توطئه ای بی سر و صدا علیه برنامه جامع اقدام مشترک در حال شکل گیری است؛
آنچنان که دولت بایدن را به شدت نگران و حتی غافلگیر کرده است.عوامل پیشران این توطئه دو سناتور ارشد دموکرات و جموریخواه به نام های باب منندز و جیم ریش هستند.پیش از این توطئه مخالفان برجام در کنگره آمریکا تلاش کرده بودند با ارائه دو طرح تحت عنوان "قانون بازبینی کاهش تحریم های ایران"
و "قانون فشار حداکثری"مانع از اقدامات دیپلماتیک دولت بایدن در زمینه احیای توافق سال 2015 شوند اما با توجه به ترکیب کنگره و اکثریت دموکرات ها تقریبا شانسی برای تصویب این دو طرح حداقل تا انتخابات میان دوره ای سال 2022 وجود نداشت،
از همین رو مخالفان عزمشان را جزم کردند تا راه میان بری بزنند و بدون سر و صدا توطئه خود را پیش ببرند.اما این توطئه دقیقا چیست؟همه چیز به یک طرح دو حزبی تحت عنوان قانون رقابت استراتژیک با چین بازمی گردد.اما چین کجا ؟ایران کجا؟
دقیقا بدلیل همین عدم تجانس میان این دو نام است که مخالفان برجام توانسته اند طرح مورد نظر خود را پیش ببرند.تحت لوای این طرح که البته به تصویب کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز رسیده است،منندز و ریش متممی به آن اضافه کرده اند که
شرایط ارایه گزارش موافقت نامه های بین المللی به کنگره را بسیار گسترش می دهد.در واقع این متمم شامل هر توافق بین المللی یا سند غیر الزام آوری می شود که تاثیرات مهمی بر سیاست خارجی آمریکا می گذارد.بر اساس این متمم وزارت خارجه آمریکا موظف شده است
گزارش های مفصلی را ظرف پنج روز پس از تایید مذاکره یا انعقاد توافقنامه بین المللی به کاپیتول هیل ارایه دهد.ظاهرا این اقدامی برای شفافیت است ولی در واقع اختیارات دولت و دستگاه دیپلماسی را برای پیشبرد راهبردهای مذاکراتی را بسیار محدود می کند.
منندز از موقعیت خود به عنوان رییس کمیته روابط خارجی آمریکا استفاده کرده است و بدون اینکه سایر هم حزبی های ارشدش دقت لازم را در این زمینه به خرج دهند، در تصویب این متمم کلاه گشادی بر سر آنها گذاشته است.
در واقع او توانسته از طریق اعتبار خود دیگر اعضا را گمراه کند تا در زمینه اهداف پشت سر آن چون و چرا نکنند.اما نام این متمم بخش 310 طرح رقابت استراتپیک با چین است.این بخش چه می گوید؟اول اینکه ظرف پنج روز پس از مذاکره وزارت خارجه موظف است کنگره را از
"محدوده،مفاد،شکل و طرف های مورد مذاکرات،جزئیات مذاکره و هرگونه تغییرات در ترتیبات و احکامی که ممکن است حاصل شود "مطلع کند.اما کار به همنیجا ختم نمی شود،کنگره همینطور وزارت خارجه و دولت را موظف کرده است 5روز پس از انعقاد توافق نامه و هر سند غیرالزام آوری،
متن آن را در اختیار کنگره قرار دهد و کلیه اصول مترتب بر اجرای آن نیز در همین مدت باید در اختیار نمایندگان قرار گیرد.وزارت خارجه همچنین ملکف شده است که بطور مداوم به کنگره در مورد ترتیبات و نحوه اجرای توافقات اطلاع رسانی کند.
بنابراین هر توافق در آغاز راه و پایان آن مشمول این قانون قرار می گیرد.اما نکته مهم این است که اگر دولت به این خواسته تن ندهد،با چه پیامدی مواجه خواهد شد؟در بخش 310 به صراحت ذکر شده است که هر توافق یا ترتیبات غیر الزام آوری که شرایط فوق الذکر را برآورده نسازد،
با قطع بودجه اجرایی آن مواجه می شود.نکته مهم این است که در این طرح آشکارا اسمی از برجام یا ایران برده نشده است،نکته دوم اینکه ذیل قانونی دو حزبی و بسیار پرطرفدار در ایالات متحده آورده شده است و نکته سوم اینکه احتمال تصویب چنین طرحی به علاوه بخش 310 آن با جرح و تعدیلاتی
در کنگره بسیار بالاست و سرانجام بدلیل دو حزبی بودن اش رییس جمهور نیز ریسک وتوی آن را به جان نمی خرد و اساسا رییس جمهور آمریکا نمی تواند یک قانون را صرفا بخاطر یک متمم آن بطور کلی وتو و نادیده بگیرد ؛آن هم طرح بسیار مهمی تحت عنوان قانون رقابت استراتژیک با چین.
حتی اگر تصور کنیم در خوش بینانه ترین حالت کل متمم 310 از قانون برداشته و حذف شود و یا توسط رییس جمهور وتو شود،ملاحظات برآمده از اضافه شدن چنین متممی به این قانون بر سر جای خود باقی می ماند؛یعنی جو بدبینی در کاپیتول هیل در مورد احیای صرف برجام و
در ازای آن لغو تحریم ها در ازای تعلیق برنامه هسته ای ایران آن هم تا سال 2025.پس چاره کار چیست؟احتیاط بیشتر دولت در مذاکرات وین در نگهداشتن بخشی از تحریم ها بخصوص در حوزه تروریسم،موشکی و حقوق بشر و سخت گیری شدید در حوزه راستی آزمایی و
انتظارات در این حوزه فراتر از توافقی که در سال 2015 امضا شد.شاید بخاطر همین احتیاط ها و سخت گیری هاست که امروز طرف های اروپایی و آمریکایی خواستار تمدید توافق ایران و آژانس پس از 21 می شده اند.(در مقالات گذشته به پیچیدگی ها و دشواری های زیاد در مذاکرات وین اشاره کرده بودم)
بنابراین بخش 310 قانون رقابت استراتژیک با چین حداقل برای مخالفان برجام در کاپیتول هیل نقش بازدارنده دارد تا ترمز دولت بایدن در اعطای امتیازات بیشتر به ایران بکشد و در صورت تصویب نهایی آن حداکثر نقش تخریبی و ممانعت کننده در مسیر احیای برجام ایفا خواهد کرد.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
#رشتو#برجام#مذاکرات_وین
جنگ روایت ها از مذاکرات وین
در علم سیاست اصطلاحی تحت عنوان روایت سیاسی وجود دارد که در این چارچوب برداشت ها و ادراکات راوی جانشین واقعیت می شود تا هم به محیط پیرامونی خود معنی بخشد و هم به رفتارهای سیاسی و اجتماعی سامان دهد.
در واقع ما در این مرحله از دریچه روایت خود واقعیت را درک می کنیم و درصدد هستیم به آن شکل دهیم.به نظر می رسد مذاکرات وین نیز در این مرحله قرار گرفته است.یعنی طرفین روایت های خود را از پروسه مذاکرات مطرح می کنند که بر اساس منافع،بینش و ضرورت هر یک شکل گرفته است.
در روایت آمریکایی و اروپایی این کلید واژه ها به چشم می خورد:"در گل رفتن گفت و گوها"،"فاصله زیاد تا تفاهم"،"وضعیت نامشخص و نامعلوم"،"موضوعات سخت حل نشده""پیچیده بودن لغو تحریم ها""ابهام در چگونگی بازگشت ایران و آمریکا به برجام""پیشرفت کند" و "ناامیدی از پیشرف مذاکرات"
#رشتو#تاریخ_شفاهی#ظريف
نگاهی متفاوت به فایل صوتی دکتر ظریف
نخبگان،سیاستمداران و جامعه روزنامه نگاران کشور در مورد تاریخ شفاهی دچار یک سوء تفاهم بنیادین هستند.درتصور رایج و شایع شده این سبک از تاریخ صرفا به جای کاغذ به زبان می آید
و به کمک ابزارهای ارتباطی ،صدا و تصویری درباره رویدادهای تاریخی ضبط می شود تا احیانا کار راوی برای ثبت وقایع تاریخی آسوده شود .(اصولا برای سیاستمداران عصر ما نوشتن کاری طاقت فرسا و وقت گیر است)
اما این تعریف عرفی از تاریخ شفاهی با مفهوم اصولی و علمی تاریخ شفاهی تفاوت اش از زمین تا آسمان است.به این گفته دونالد ریچی از مورخان شهیر تاریخ شفاهی خوب توجه کنید تا بعد مساله را تبیین کنم.
#رشتو2#مذاکرات_وین#برجام#ایران#أمريكا
(تغییر رویکرد از راستی آزمایی های تصویری،مکتوب و داده محور به بازرسی های فیزیکی و با چشم مسلح)ELN حتی پیشنهاد می کند که کار بازرسان باید بصورت روزانه انجام شود تا آنها قادر باشند از نزدیک انطباق یا عدم انطباق واقعیت های میدانی را
با بیانیه های ایران تشخیص دهند.(اولویت مشاهده بر بیانیه تدوین شده سیاسی)اما نکته دوم در حوزه راستی آزمایی به موضع ایران بازمی گردد؛ایران با توجه به تجربه ناکام در اجرای کامل برجام در دولت اوباما و خروج از این توافق در دولت ترامپ به شدت به آمریکا بی اعتماد شده است
و به همین دلیل به زمانی نیاز دارد که لغو تحریم های آمریکا را در عمل بیازماید.در این میان اختلافاتی در تهران مشاهده می شود،از چند ساعت تا 6ماه. به نظر نمی رسد طرف آمریکایی به بازه بیشتر از چند ساعت تا یک هفته تن دهد.از همین رو این مساله نیز یکی از نقاط چالش برانگیز خواهد بود.
#رشتو1#مذاکرات_وین#برجام#ایران#آمریکا
پروژه هسته ای بایدن؛ایران به آفریقای جنوبی دوم تبدیل شود
هیات های دیپلماتیک پس از دو دور مذاکرات در وین به پایتخت های خود بازگشته اند تا جمع بندی مذاکرات را به مقامات ارشد کشورشان ارایه کنند
و بر اساس دستورالعمل های جدید دور سوم گفت و گوها را پی بگیرند. به نظر می رسد مذاکرات با وجود اظهارات دیپلماتیک مبنی بر پیشرفت های سازنده به مرحله بسیار حساس،پیچیده و زمان بر رسیده است.
تا پایان دور دوم ایران و آمریکا بر اساس نقاط مشترک پیش رفته اند و اقداماتی را که می توانند در قبال احیای برجام انجام دهند؛فهرست کرده اند.اما به نظر می رسد مباحثه در مورد نقاط اختلافی و چالش برانگیز باقی مانده است.اما این نقاط اختلافی چیست؟
#رشتو2#مذاکرات_وین#برجام
با اين حال فاصله زياد اين امتياز امريكا با شروط تهران و اين تصور كه انجام چنين توافقي تاثيرات منفي بر روند انتخابات در ايران خواهد گذاشت،مي تواند اسباب فاصله گرفتن تهران از مذاكرات را فراهم كند.
با اين همه بسيار بعيد به نظر مي رسد كه حتي در صورت رد و بدل اين امتيازات و تداوم مذاكرات تا تابستان روند احياي برجام متوقف شود؛اجماع نسبي ميان پژوهشگران امريكايي ديده مي شود كه حتي با استقرار يك دولت محافظه كار در تهران احياي برجام تا پايان سال٢٠٢١به انجام خواهد رسيد؛
انچه از قرائن و شواهد مشخص است ،اين است كه ايران به برنامه هسته اي خود همچون برنامه موشكي نگاه نمي كند و اين حوزه را به منزله نيروي بازدارنده دفاعي در نظر نگرفته است ؛(استفاده صلح اميز از انرژي هسته اي)براوردهاي دانشگاه ويرجينيا ،ديويد البرايت و سارا بوركهارد
#رشتو1#مذاکرات_وین#برجام
رمزگشايي از مذاكرات وين
مذاكرات براي بازگشت مجدد ايالات متحده و ايران به برجام سخت تر از آن چيزي است كه تصور مي شود؛حتي سخت تر از سال٢٠١٥.براي اين ادعا دلايلي دارم:
اول اينكه خروج امريكا از برنامه جامع اقدام مشترك در مي ٢٠١٨به شدت به اعتماد طرفين بخصوص ايران اسيب زده است؛دوم اينكه ظرف سه سال گذشته رژيم بي سابقه تحريمي عليه ايران اعمال شده است و اين مساله به لحاظ فني و سياسي كار را براي دولت بايدن بسيار دشوار كرده است؛
دولت بايدن در گام اول بايد گره هاي كور اين تحريم ها را از يكديگر باز كند؛بطور مثال صنعت نفت ايران در دوره ترامپ بدلايل مختلف از جمله هسته اي،تروريسم و..بارها تحت تحريم قرار گرفته است؛سيستم بانكي و بخصوص بانك مركزي ايران نيز تقريبا از همين وضعيت برخوردار هستند.