, 37 tweets, 12 min read Read on Twitter
دیروز اخبار درخواست طرح حمله به ایران از سوی آقای جان بولتون مطرح شد. موضوعی جدی است و برای به تصویر کشیدنش، به‌همراه شما کتاب Plan of Attack نوشته خبرنگار شهیر، باب وودوارد را بررسی کرده، که به نحوه تصمیم گیری برای حمله به عراق می‌پردازد. اتفاقی مشابه برای ایران دارد می‌افتد.
روزنامه‌نگار باسابقه واشنگتن، باب وودوارد همچنان به نورافشانی بر گوشه‌های تاریک زندگی سیاسی آمریکا می‌پردازد. جرج بوش بسیار پیش‌تر از آنکه در کنگره آمریکا جنگ با عراق را اعلام کند، تصمیم خود را قطعی کرده بود؛ دیک چینی و دونالد رامسفلد می‌دانستند، ولی حرفی نزدند.
وودوارد توانایی عجیبی در به تصویر کشیدن وقایع، آن‌هم به‌گونه‌ای کاملاً بی‌طرفانه دارد، شاید دلیلش این باشد که او با یک جهان‌بینی پیچیده به موضوعات می‌نگرد و از دسته‌بندی مطلق هرکدام از رهبران به خیر و شر می‌پرهیزد.
البته شاید شنیدن آنچه می‌خواهد بیان کند زیاد دل‌چسب نباشد، اما وودوارد با بیش از 75 مقام رسمی که مستقیماً با پروژه جنگ علیه تروریسم بوش درگیر بودند مصاحبه کرد، ازجمله یک مصاحبه سه و نیم‌ساعته با خود جرج بوش. او به این نتیجه رسید که بوش پیش از آنکه مردم آمریکا و کنگره را
در جریان بگذارد، احتمال جنگ را در نظر گرفت و برای اجرای آن نقشه آماده کرد، علاوه بر این پنهان‌کاری‌ها، مشاور ارشد او نیز به‌سختی با این تصمیم مخالفت کرده بود. چه درست و چه غلط، به نظر می‌رسد وودوارد معتقد است اعضای اصلی تیم بوش-چینی، رامسفلد، پاول و فرانکس- کاملاً صادق بوده‌اند.
شلیک موشک‌های دومین جنگ آمریکا در عراق، بسیار زودتر ازآنچه اغلب مردم آن را شروع جنگ می‌پندارند اتفاق افتاد. در 21 نوامبر 2001، جرج والتر بوش، ریاست‌جمهوری ایالات‌متحده آمریکا دست‌های خود را پس از جلسه شورای امنیت ملی، بر شانه دونالد رامسفلد قرارداد. به او گفت که باید
به‌صورت خصوصی با او صحبت کند و او را به سمت دفتر کوچکی در کنار اتاق عملیات کاخ سفید هدایت کرد. همان‌طور که درب را می‌بست، بوش از رامسفلد پرسید چه نقشه‌هایی برای حمله به عراق تاکنون آماده‌شده است؟ اهمیت سوأل بوش را به‌هیچ‌وجه نمی‌توان دست‌کم گرفت.
این سوأل، قدم اول از ماجراجویی درازمدتی بود که نهایتاً به جنگ ختم شد. رامسفلد تمامی 68 نقشه جنگ را که پنتاگون آماده کرده بود، زیر سوأل برد. او می‌گفت آن‌ها تاریخ گذشته هستند و به‌شدت به بازنگری نیازمندند. بوش به رامسفلد دستور داد که عجله کرده و آن‌ها را بروز رسانی کند.
برای این کار و محاسبه هر آنچه برای به زیر کشیدن صدام حسین موردنیاز است، او تامی فرانکس را در نظر گرفت، ژنرالی که فرماندهی کل نیروهای ارتش آمریکا در افغانستان را عهده‌دار بود. بوش همچنین تأکید داشت که تمام این موضوعات مخفی نگاه داشته شود. او به رامسفلد گفت در مورد کارهایی
که انجام می‌دهد با دیگر اعضای کابینه و مقامات رسمی صحبتی به میان نیاورد؛ رامسفلد نیز پذیرفت. او این‌گونه برداشت کرد که بوش احتمالاً جنگ عراق را با دیگران در میان نگذاشته است. البته این‌گونه نبود. بوش، صبح همان روزبه مشاور امنیت ملی، کاندولیزا رایس که می‌خواهد از رامسفلد
درخواست کند تا حل مسائل عراق را در دستور کار قرار دهد. اینکه پرزیدنت بوش، معاون اول خود، دیک چینی را در جریان گذاشته بود یا خیر، نامعلوم است. اما درواقع مشورت گرفتن از چینی موردنیاز نبود.
او پس از واقعه یازدهم سپتامبر به‌صورت علنی اعلام کرده بود که صدام حسین را به‌صورت یک خطر بالقوه برای صلح جهانی می‌بیند.
چینی قلدرمآبانه برای جنگ با عراق فشار وارد می‌کرد. از یازدهم سپتامبر به بعد، نزدیکان چینی اذعان داشتند که او توجه عجیب و وسواس مانندی نسبت به تهدیدات صدام حسین و سازمان القاعده به سرپرستی اسامه بن‌لادن نشان می‌داد. برخی نیز تمرکز بیش‌ازحد او در موضع‌گیری‌های رسانه‌ای و
سخنرانی‌هایش را آزاردهنده توصیف می‌کردند. هم‌زمان با تمام این اتفاقات، هنگامی که ارتش آمریکا و نیروهای شبه‌نظامی سازمان سیا نیمی از افغانستان را در کنترل داشته و درآستانه فتح کابل بودند. دیک چینی بر این باور بود که برکناری صدام حسین امر ضروری برای بازگرداندن صلح به خاورمیانه است.
نتیجه ملاقات بین بوش و رامسفلد به‌صورت یک پیام فوق سری از طرف ستاد مشترک نیروهای مسلح به ژنرال تامی فرانکس ابلاغ شد و از او خواسته بودند تا نظر کارشناسانه خود را به‌عنوان "تخمین فرماندهی" در مورد تجدیدنظرهای موردنیاز برای بازنویسی نقشه جنگ عراق بیان کند.
او یک هفته وقت داشت تا دستورات رامسفلد را به انجام برساند. فرانکس در 20 سالگی به ارتش پیوست و در جنگ ویتنام و جنگ 1991 خلیج خدمت کرد. او یک مرد تگزاسی با لهجه‌ای نرم و قد 160 سانتی‌متری بود، او را به‌عنوان ژنرالی می‌شناختند که خشمش به‌صورت پیش‌بینی‌نشده‌ای در یک‌لحظه فوران کند.
تنها 16 روز پس از واقعه 11 سپتامبر، اولین تیم شبه‌نظامی سازمان سیا، پوتین‌های خود را در خاک افغانستان گذاشت، 22 روز بعد نیز اولین گروه فرماندهی نیروهای ویژه به آنجا آمد. این مدت‌زمان‌برای رامسفلد بسیار طولانی بود.
در این بازه زمانی، رامسفلد که ناراضی بود، به‌صورت روزانه برای دریافت گزارش‌ها و تحلیل‌های مرتبط با ضد حمله ضعیف آمریکا به فرانکس فشار می‌آورد. بالاخره صبر فرانکس سرآمد. او به رامسفلد گفت که یا به او اعتماد کند یا اینکه او را اخراج کند.
پس‌ازاین برخورد فرانکس، رامسفلد دست از سر او برداشت و در تصمیم‌گیری‌هایش دخالت نکرد و حتی احترامی ناخواسته‌ای بین آن‌ها شکل گرفت. هنگامی‌که سند بازبینی 800 صفحه‌ای جنگ عراق، به نام نقشه عملیاتی 1003به گوش فرانکس رسید، از عصبانیت شروع به ناسزا گفتن کرد.
زیرا در همان لحظه سربازان او در افغانستان مجبور بودند طوفان‌های شن را تحمل کرده و از دست خمپاره‌اندازها فرار کنند. این نقشه برای عملیاتی شدن به 500،000 سرباز آن‌هم برای بازه زمانی هفت ماه نیاز داشت. اما فرانکس می‌دانست که از دید رامسفلد، هفت ماه به‌اندازه یک‌عمر طولانی است.
پس از حمله برای آزادسازی کویت از اشغال عراق، ایالات‌متحده آمریکا در نوعی جنگ غیرعلنی با عراق بسر می‌برد. آمریکا در شمال و جنوب بغداد، که حدود 60% از خاک عراق را شامل می‌شد، منطقه پروازممنوع برقرار کرد. تغییر رژیم نیز از سیاست‌های بلندمدتی بود که از زمان دولت کلینتون برقرار بود.
در یک اقدام پیشگیرانه در سال 1998، کنگره بسته‌ای به ارزش 97 میلیون دلار کمک نظامی به نیروهای مخالف رژیم بی‌رحم صدام تصویب کرد که به امضای کلینتون رسید.
10 روز قبل از اینکه بوش سوگند ریاست جمهوری را ادا کند، جلسه‌ای در پنتاگون درباره عراق برگزار شد. در آن جلسه، آمارها و اصطلاحات نظامی مکرراً عنوان می‌شد. دیک چینی به‌طور واضحی در حال چرت زدن بود. رامسفلد نمی‌توانست درست بشنود و مرتب به ژنرال‌ها می‌گفت که بلندتر صحبت کنند.
سرنوشت آن دولت و سرنوشت آمریکا در یازدهم سپتامبر 2001 برای همیشه تغییر کرد. آن شب، بوش در دفتر وقایع روزانه خود نوشت، "حمله به پرل هاربر قرن بیست‌ویک، امروز اتفاق افتاد." دفتر رامسفلد در کنار پنتاگون قرار داشت، خیلی دورتر از جایی که هواپیما به ساختمان پنتاگون اصابت کرده
و 184 نفر را کشت. در ساعت 0245 نیمه‌شب 12 سپتامبر، همان‌طور که دود و گردوغبار اتاق فرماندهی عملیات پنتاگون را پرکرده بود، بر اساس یادداشت یکی از منشی‌ها، رامسفلد احتمال حمله به عراق در جواب حملات روز قبل را مطرح کرده بود.
هنگامی‌که فرانکس نسخه ویرایش شده نقشه حمله به عراق را در چهارم دسامبر 2001 در دفتر رامسفلد ارائه داد، اعتراف کرد که هنوز کار بر روی نقشه تمام نشده و در حال بازبینی است. بااین‌حال، برای حمله، او 100.000 سرباز را کاهش داده و مدت آماده شدن را یک ماه کاسته بود.
او هشدار داد که همه در این جنگ با کمبودهایی روبرو خواهند بود. یک نقشه حمله جامع برای آماده شدن و رسیدن به مرحله پیش‌نویس اولیه، حدود دو تا سه سال زمان نیاز دارد؛ برای همین ممکن نبود که آن‌ها بتوانند نقشه عملیاتی 1003 را کنار گذاشته و از ابتدا برای نوشتن یک طرح جدید اقدام کنند.
تیم ژنرال فرانکس، بر پایه تجربیاتی که در افغانستان کسب کرده بود، نقشه را تقلیل داده و چند نسخه دیگر از نقشه عملیاتی 1003 را نیز نگارش کردند. هیچ‌کدام از آن طرح‌ها، انتظارات رامسفلد را برآورده نکرد. نقشه‌ها غیرقابل مدیریت بوده و برای اجرایی شدن زمان زیادی را طلب می‌کردند.
در روز جمعه، 28 دسامبر، فرانکس با پرزیدنت بوش در مزرعه او در تگزاس ملاقات کرد. به رسانه‌ها اعلام‌شده بود که این دیدار برای در جریان گذاشتن رئیس‌جمهور از اوضاع افغانستان است. اما دلیل اصلی، مرور کردن حمله به عراق بود، تا اگر پرزیدنت بوش تصمیم قطعی گفت، طرح حمله نیز مورد تأیید باشد
فرانکس محتاطانه به بوش هشدار داد که آماده کردن پیش‌زمینه‌ها و لوازم جنگ بسیار مهم است، که ازجمله آن‌ها، ایجاد نیروهای شبه‌نظامی، اشراف اطلاعاتی و همچنین استقرار دادن نیروها در منطقه بود. انجام تمام این‌ها زمان‌بر بود. پرزیدنت بوش، رامسفلد و فرانکس را تشویق کرد
برای رعایت جانب احتیاط، اقدامات اولیه را به‌صورت محدود پیاده‌سازی کنند و هم‌زمان به شفاف‌سازی نقشه ادامه داده تا به استاندارد مطلوب برسند.
ده روز بعد، فرانکس در یک تماس تلفنی، گزارش نسخه جدید را به رامسفلد داد. رامسفلد مثل همیشه سیل سوألات را به‌سوی فرانکس روانه کرد. فرانکس همچنین با وزیر امور خارجه،کالین پاول، صحبت کرد، یک ژنرال سابق ارتش که می‌خواست بداند
چه اتفاقی دارد می‌افتد و اینکه "چرا کسی از کابینه در مورد این موضوع با من صحبت نکرده است". بر اساس مصاحبه‌های فرانکس، پاول این‌گونه برداشت کرده بود که تنها مأموریت فرانکس، نقشه‌ریزی برای جنگی است که کمترین تعداد نفرات را نیاز داشته باشد. فرانکس موأکداً به پاول اطمینان داد
که قبل از هر چیز، او یک افسر ارتش است و نه یک سیاستمدار و دفاع از کشور و حفظ جان افرادش در درجه اول اهمیت برای او قرار دارد و اینکه قصد شکست خوردن در یک جنگ را ندارد. پاول بعدها، رجوع به سازمان ملل برای حل مشکل عراق را مطرح کرد و به اعضای دولت
به کنایه در مورد آنچه "قانون کوزه فروشی" می‌گفتند، هشدار داد: اگر کوزه را شکستید، خواهی‌نخواهی آن کوزه مال شما خواهد بود. هنگامی‌که آمریکا به عراق حمله کرده و صدام را از قدرت خلع کند، مسئول تمامی مشکلات جدید و سرنوشت عراق خواهد بود.
در 17 ژانویه، فرانکس نسخه نهایی نقشه را برای تأیید ارائه کرد. او برای انتقال نیروهای اولیه حمله‌کننده به ارتش صدام، به 45 روز زمان نیاز داشت. عملیات زمینی در روز نودم یا همان حدود شروع‌شده و تا 150 روز ادامه خواهد داشت. نقشه نهایی، پیش‌بینی استفاده از 245.000 سرباز را کرده بود
نصف تعداد پیش‌بینی‌شده نیروها در نسخه اولیه نقشه. فرانکس امید داشت نقشه خود را به یک حمله 90-45-90 و یا یک جنگ 225 روزه تقلیل دهد. او همچنین معتقد بود که اگر تعدادی از نیروها از سمت ترکیه وارد عراق شده و به بغداد حمله کنند، تأثیرگذاری حمله، بسیار بیشتر خواهد بود.
Missing some Tweet in this thread?
You can try to force a refresh.

Like this thread? Get email updates or save it to PDF!

Subscribe to The Intangibles
Profile picture

Get real-time email alerts when new unrolls are available from this author!

This content may be removed anytime!

Twitter may remove this content at anytime, convert it as a PDF, save and print for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video

1) Follow Thread Reader App on Twitter so you can easily mention us!

2) Go to a Twitter thread (series of Tweets by the same owner) and mention us with a keyword "unroll" @threadreaderapp unroll

You can practice here first or read more on our help page!

Follow Us on Twitter!

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just three indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3.00/month or $30.00/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!