حتی اگر نتوانیم تفاوت فاحش میان terror (حملۀ کور به قصد کشتار نظامیان و غیرنظامیان) و assassination(قتل محاسبه شده و بدون تلفات غیرنظامی) را درک کنیم و هر دو را تحتِ کلمۀ "ترور" به کار ببریم، باید بتوانیم با یک استدلال‌ورزیِ درست به ردّ یا توجیهِ هر کدام بپردازیم.#محسن_فخری_زاده 
«انجامِ هر خیری منوط به انجام شرّی است» یا به تعبیری بهتر، هزینۀ بهروزیِ یک جمعیت کثیر، بیدادگری علیه جمعیتی قلیل است.
بر این مبنا ترور #محسن_فخری_زاده ها که بهروزیِ جمعیتی بس بزرگتر را در پی دارد توجیه‌پذیر است.
بر این مبنا ترور #محسن_فخری_زاده ها که بهروزیِ جمعیتی بس بزرگتر را در پی دارد توجیه‌پذیر است.
امّا یک طرفِ این نوع استدلال افرادی‌اند که با تکیه بر حقوق انسانی مرگِ هیچ انسانی را به هیچ بهایی قابل توجیه نمی‌دانند و در دیگر سو کسانی هستند که ممکن است هر جنایتی را با تکیه بر خیر‌اَندیشی و بهروزیِ مردم توجیه کنند.
اما حدّ این توجیه‌پذیری تا کجاست؟
اما حدّ این توجیه‌پذیری تا کجاست؟
این مدل استدلال تنها زمانی موجّه خواهد بود که «ربطی علّی» میانِ ترور رخ داده و سودِ به دست آمده برقرار باشد.
یعنی اگر ترور #محسن_فخری_زاده رُخ نمی‌داد فلان فایدۀ کلان تحقق نمی‌یافت.
این رابطه باید بسیار روشن و قابل اثبات باشد؛
یعنی اگر ترور #محسن_فخری_زاده رُخ نمی‌داد فلان فایدۀ کلان تحقق نمی‌یافت.
این رابطه باید بسیار روشن و قابل اثبات باشد؛
تنها در این صورت است که میتوان ترورِ انجام شده را مرهمی بر زخمِ بیدادِ آینده پنداشت.
حال که هر دو "ملّت" ایران و اسراییل فایدۀ کلانی را نصیب شده‌اند میتوان کُشتن شروری چون #محسن_فخری_زاده را «خیر» اِنگاشت.
حال که هر دو "ملّت" ایران و اسراییل فایدۀ کلانی را نصیب شده‌اند میتوان کُشتن شروری چون #محسن_فخری_زاده را «خیر» اِنگاشت.
• • •
Missing some Tweet in this thread? You can try to
force a refresh
