تصفیۀ کبیر، عزیزتر از مادر...
#رشته_توییت
این زنِ محجبۀ مسیحی که در گوشۀ تصویر می‌بینید «کِتِوان گِلادزه» است؛
مادرِ هیولایی که فقط در یک مورد، در قحطیِ هولودومور، باعث مرگِ ۱۰میلیون نفر در اوکراین شد!
میخواست تک‌فرزندش «روحانی» بشود اما روحانی‌کُش‌ترین رهبر قرنِ بیستم شد.
کِتِوان مانند همۀ مادران دلسوز و زحمت‌کِش بود.
می‌گفت (آرزو میکنم همۀ مادرانِ دنیا پسری مانند جوزف داشته باشند) اما اگر فقط ده مادر مانند او چنین فرزندی می‌داشتند نسلِ بشر منقطع شده بود!
بعد از کُلفتی‌کردن‌ در خانۀ مردم در ایام نوجوانی، همسر کفّاشی به نام «بسارین جوگاشویلی» شد.
از او صاحب سه فرزند شد که فقط جوزف زنده ماند.
خیلی زود «بسارین» در اثر اعتیاد به الکل به کتک زدن جوزف و مادرش عادت کرد تا اینکه یک روز بی‌خبر گذاشت و رفت...
کِتِوان ماند و همان کُلفتی‌کردن‌های ایامِ شباب اما اینبار با کودکی در بغل.
اتفاقاً جوزف از ۸ سالگی که در مدرسۀ کلیسای گوری تحصیلات را شروع کرد تا ۱۴ سالگی که در مدرسۀ علوم دینیِ تفلیس بورسیه گرفت، همیشه دانش‌آموزی ممتاز بود و این مادر را دلگرم میکرد که فرزندش روحانی خواهد شد.
اما در همین سال و در همین مدرسه بود که جوزف گرایشاتِ چپِ خود را آغاز کرد و نتیجتاً در ۱۸۹۹ از این مدرسه اخراج شد.
از این پس تا پیروزی انقلاب روسیه در ۱۹۱۷ بارها دستگیر و به سیبری تبعید شد.
پس از انقلاب و ورود به کادر رهبریِ کشور، مادرش را در قصری واقع در تفلیس نگه‌می‌داشت.قصری که همواره چند مامور از مادرش مراقبت میکردند. این روند از ۱۹۲۷ که توانست بر «لئون تروتسکی» پیروز شود تا ۱۹۳۷ که مادرش درگذشت ادامه داشت.
اما زمانی که مادرش در تنهایی درگذشت استالین برای خاکسپاری او نرفت!
در آن ایام او درگیرِ پاکسازی و تصفیۀ کبیری بود تا پایه‌های حکومت تمامیت‌خواه‌اَش را محکم‌تر کند.
اَبَر کمونیستِ داستان ما و فرزند نمونۀ مادر، کمونیست‌کُشی را آغاز کرده بود.
هانا آرنت میگوید: «جنگی که هیتلر با آن همه آلاتِ جنایتکارانه علیه شوروی پیش بُرد، همچنان قربانیِ کمتری بر جا گذاشت تا جنگی که استالین علیه کشور خود به راه انداخت».
ارنست نولته مینویسد: استالین بزرگ‌ترین رهبر کمونیست‌ها بود و هیتلر بزرگترین دشمنِ کمونیست‌ها، اما استالین کمونیست‌های بیشتری را کُشت تا هیتلر...
در همان روزِ درگذشتِ مادر، استالین درگیرِ دسیسه‌ای علیه «میخائیل توخاچفسکی» بود.
توخاچفسکی ژنرالی بود که بیشترین سهم را در تثبیت نظامیِ شوروی داشت.
ژنرالی که دوران آموزشِ افسری گفته بود: «اگر در سی سالگی ژنرال نشوم، خود را خواهم کُشت!».
ژنرال شد اما استالین او را کُشت!
توخاچفسکی با آغاز ج.ج.ا راهیِ جنگ شد و بعنوان افسری دون‌پایه چنان رشادتی از خود نشان داد که ۸ نشان لیاقت گرفت. بارها به اسارت آلمانی‌ها درآمد اما گریخت. سرانجام به امن‌ترین زندانش بردند.
در همین زندان بود که با ژنرال دوگل (جوانی که ۴دهه بعد رییس جمهور مقتدر فرانسه شد) همبند بود.
توخاچفسکی در همین زندان بود که شنید در روسیه انقلاب شده است. شوقِ مشارکت در این انقلاب در دلش پر میکشید. فرار کرد، فراری موفقیت‌آمیز!
وقتی در ۲۵ سالگی به روسیه رسید، به یکی از محبوب‌ترین ژنرال‌های ارتش سرخ تبدیل شد.
در جریانِ سرکوبِ «ارتشِ سفید» که مخالف انقلاب بودند چنان قوی عملکرد که به "ناپلئونِ سرخ" معروف شد.
از این پس همیشه در بالاترین رستۀ نظامیِ شوروی بود. درسال ۱۹۲۸ که رییس ستاد کل ارتش بود استالین سعی کرد با اعتراف‌گیری های دروغین او را حذف کند.
اما توخاچفسکی محبوب بود و استالین هنوز قدرتِ زیادی برای حذف رقبا نداشت.
یک دهه بعد در سال ۱۹۳۷، اما همه چیز تغییر کرده بود؛
وقتی توخاچفسکی در تعطیلات بود، در قطار بازداشت شد. اتهامش هدایتِ یک سازمان جاسوسی برای بیگانه بود و این یعنی مرگ!
همین‌که هنوز بر برگه‌ها اعترافات توخاچفسکی آثارِ خون باقی است مشخص میکند که چقدر اتهامش درست بوده!
در دادگاه گفت (همه چیز برایم مانند کابوس است)!
درست میگفت، کابوسی که خود ساخته بود و قدرت نظامی‌اش را تثبیت کرده بود.
او که یکی از چهار مارشالِ شوروی بود به همراه ۷ ژنرال دیگر محکوم به اعدام شد.
فردای دادگاه تیرِ خلاصی در سرش زدند، جنازه‌اش را سوزاندند و خاکسترش را پنهانی دفن کردند!
این آغاز پاکسازیِ بزرگی بود که در پی آن ۱۳ ژنرالِ دیگر به همراه ۵هزار افسر اعدام شدند.
توخاچفسکی در جزوۀ ۳۰۰صفحه‌ای بازداشتش پیش‌بینی کرد که آلمان در سال ۱۹۴۱ یه شوروی یورش خواهد برد که درست بود!!!
در دیگر‌خواریِ رژیم استالین همین بس که از ۸ قاضی که حکم اعدام را برای توخاچفسکی صادر کردند، فقط دو سال بعد ۶ نفرشان اعدام شدند.

• • •

Missing some Tweet in this thread? You can try to force a refresh
 

Keep Current with مِع«🐍»‏

مِع«🐍»‏ Profile picture

Stay in touch and get notified when new unrolls are available from this author!

Read all threads

This Thread may be Removed Anytime!

PDF

Twitter may remove this content at anytime! Save it as PDF for later use!

Try unrolling a thread yourself!

how to unroll video
  1. Follow @ThreadReaderApp to mention us!

  2. From a Twitter thread mention us with a keyword "unroll"
@threadreaderapp unroll

Practice here first or read more on our help page!

More from @MemAR1983

28 Nov
حتی اگر نتوانیم تفاوت فاحش میان terror (حملۀ کور به قصد کشتار نظامیان و غیرنظامیان) و assassination(قتل محاسبه شده و بدون تلفات غیرنظامی) را درک کنیم و هر دو را تحتِ کلمۀ "ترور" به کار ببریم، باید بتوانیم با یک استدلال‌ورزیِ درست به ردّ یا توجیهِ هر کدام بپردازیم.#محسن_فخری_زاده
«انجامِ هر خیری منوط به انجام شرّی است» یا به تعبیری بهتر، هزینۀ بهروزیِ یک جمعیت کثیر، بیدادگری علیه جمعیتی قلیل است.
بر این مبنا ترور #محسن_فخری_زاده ها که بهروزیِ جمعیتی بس بزرگتر را در پی دارد توجیه‌پذیر است.
امّا یک طرفِ این نوع استدلال افرادی‌اند که با تکیه بر حقوق انسانی مرگِ هیچ انسانی را به هیچ بهایی قابل توجیه نمی‌دانند و در دیگر سو کسانی هستند که ممکن است هر جنایتی را با تکیه بر خیر‌اَندیشی و بهروزیِ مردم توجیه کنند.
اما حدّ این توجیه‌پذیری تا کجاست؟
Read 5 tweets
23 Nov
#رشته_توییت
چکشی برای شقیقۀ خود:
تاریخ، ایستاده در گوشۀ اتاقی در هم ریخته میخندید.
تروتسکی، کسی که ایدئولوگ "داس و چکش" بود، با شقیقه‌ای شکافته شده در اثر اصابت چکش یخ‌نوردی، روی زمین افتاده بود.
کینۀ رفیق قدیمی‌اش استالین، که اکنون بر مسند قدرت نشسته بود، کینه‌ای کهنه بود؛
کینه‌ای که عاقبت در مکزیک، گریبان تروتسکی را گرفت!
نام اصلی‌اش (لِف داویدوویچ برونِشتاین) بود، همانگونه که از اسمش مشخص است یهودی تبار بود. در سال ۱۹۰۲ خود را تروتسکی نامید.
در هفده سالگی در گروهی از انقلابیون، توسط دختری که از او ۷ سال بزرگتر بود مارکسیست شد و بعدها با همان دختر ازدواج کرد.
در همین سال به سیبری تبعید شد اما از آنجا گریخت و به لندن رفت و تا مدتی با لنین زندگی کرد.
Read 12 tweets
22 Nov
«نبرد علیه پوسیدگی»!
این شعار که "همیشه در جنگ بودن" را به ذهنِ مخاطب متبادر می‌کند، شعارِ نهاد "دولتیِ" تولید موادغذاییِ آلمان نازی، برای شروعِ پروژۀ (یخچالِ مردم) و جلوگیری از اِفساد و درنهایت دور ریزِ موادغذایی بود.
#رشته_توییت
شاید در بینِ لوازم خانگی یخچال/فریزر بیشترین تأثیر را بر زندگی انسان مدرن گذاشته باشد. بسیاری از موادغذایی که امروزه می‌بینیم، موجودیّت خود را مدیون اختراع یخچال‌ هستند.
از این منظر، یخچال/فریزر تفاوت‌های مشخصی در عاداتِ بشرِ امروزی به وجود آورده‌اند.
برای مثال انسان امروز، مصرف بیش ۷۰۰ میلیارد لیتر نوشابه در سال را مدیونِ صنعتِ در حال رشدِ یخچال هاست.
ممکن است مخاطبین مُسن‌تر زمانی را به یاد داشته باشند که یخچال کالایی لوکس محسوب می‌شد.
Read 11 tweets
19 Nov
انسانها ذاتاّ حیواناتی سیاسی‌اند"
این را «توماس نَسْت/ Thomas H. Nast»، ارسطو‌گونه باور داشت اما، سیّاس بودنِ انسان را تا حدِ زیادی به داشتنِ سواد ربط میداد.
او همیشه درصدد بود تا در قالبِ حیوانات، فرهنگی بَصری خلق کند تا سیاسی بودنِ انسان را نمود دهد.
شاید دردناک‌ترین گزاره برای توماس نست «من سیاسی نیستم» بود.
نَست به‌همراهِ خانوادۀ خود در ۶سالگی(۱۸۴۶) از آلمان به نیویورک نقلِ مکان کرد و در آنجا به تحصیل در رشتۀ هنر پرداخت.
به ادعای مورخین او در نیویورک و در زمان کودکی مورد خشونت و تحقیر قرار گرفته بود. برای همین، دو مضمونی که در کارِ حرفه‌ایِ او عیان است، تمسخرِ عریان و عاری از احترام برای گردن‌کلفت‌ها در هر لباسی و همدردی با قربانیان آنان است.
Read 22 tweets
2 Nov
احتمالاً داستانِ "آن روز که امیرکبیر گریست" را شنیده‌اید؛
در سال ۱۲۲۶ (۱۷۳ سال پیش) امیرکبیر فرمان تلقیح و مایه‌کوبیِ آبله را صادر کرد تا با حکمی حکومتی مردمی را که مرعوبِ آخوندها و دعانویس‌ها شده بودند را از اِختفا در آب‌اَنبارها بیرون بکشد. #رشته_توییت
وی جریمۀ مایه‌کوبی نکردن را پنج تومان تعیین کرد اما تیغ تحمیقِ ملایان چنان بُرّا بود که عده‌ای کثیر حاضر به پرداخت جریمه و تلقیح نشدن بودند.
ملایان و دعانویسان به مردم گفته بودند: مایه‌کوبی مانند گاو مجنون‌تان میکند!
آنگاه که اَمیرکبیر تیغِ تجاهل و مرگ در اثرِ آبله را قویتر دید، دردمندانه گریست و گفت: مسئول جهل و مرگ این مردم مائیم...
شاید مخاطبِ عام توجه نکند که چگونه دهه‌ها قبل از کشف ویروس و میکروب مایه‌کوبی انجام می‌شده؟
اما روش مایه‌کوبی برحسب تجربه، پیش از کشفِ علت بیماری رایج بود.
Read 22 tweets
28 Oct
جوانِ کارگرِ "نیمه‌کور"، برخلاف ذات پرخاشگرِ خود، خسته و رام بر صندلیِ دادگاه نشسته بود و از دهان او جز "بلی"و"خیر"، چیزی شنیده نمی‌شد.
گهگاهی حتی در تنشِ دادگاه چُرتکی میزد.
اعتراف او به آتش زدنِ ساختمان مجلسِ آلمان، کار را تمام کرده بود و موضوع دیگر مقصر بودن یا نبودنِ او نبود.
دعوا بر سر این بود که یک‌تنه آن آتش سوزی را انجام داده یا همدستانی نیز داشته است؛
و همۀ اینها در ظرفِ تبلیغاتِ حکومتی انجام می‌شد که میخواست با رُقبای سیاسی چپِ خود تسویه حساب و آنها را به مرور معدوم کند.
او "مارینوس فان‌دِر لوبه"، جوانکی آسمان‌جُل بود که به مارکسیسم گرویده بود.
مارینوس در حقیقت، مشتی از خروارِ پرولتاریایی بود که بدنۀ آن روزگارانِ جامعۀ اروپا را تشکیل میدادند.
رنج‌دیدگانی که طبق ایدۀ مارکس سهمی از ثروت و آسایش به آنها نرسیده بود.
مارینوس، ۱۳ ژانویه ۱۹۰۹ در لیدن/هلند‌جنوبی در خانواده‌ای فقیر زاده شد.
Read 17 tweets

Did Thread Reader help you today?

Support us! We are indie developers!


This site is made by just two indie developers on a laptop doing marketing, support and development! Read more about the story.

Become a Premium Member ($3/month or $30/year) and get exclusive features!

Become Premium

Too expensive? Make a small donation by buying us coffee ($5) or help with server cost ($10)

Donate via Paypal Become our Patreon

Thank you for your support!

Follow Us on Twitter!