فارسی که با نامهای #فارسی_نو و #فارسی_دری نیز شناخته میشود و پیش از سدههای نخست اسلامی احتمالاً عمدتاً #دری نامیده میشده در واقع محصول دگرگونیهای آوایی و دستوری پهلوی (یعنی همان پارسیگ) بوده و مردمِ آن عهد بهسادگی متوجه این امر میشدند که دری امتداد طبیعی همان پارسیگ است./1
دری یعنی منسوب به "در" و این لغت که همان جزء اول واژۀ #دربار است خود به معنی دربار بوده. این زبان را بدان سبب #دری یعنی «درباری» نامیدهاند که در دستگاه حکومت ساسانی و برای ارتباط کارکنان و سپاهیان آن سلسله احتمالاً در پایتخت (تیسفون) پدید آمده و در شهرهای بزرگ رواج یافته بوده./2
دری صورت گفتاریِ همان پارسیگ (یعنی #فارسی_میانه) بوده یعنی تا قرنها تنها در محاوره کاربرد داشته. از آنجا که این گونۀ گفتاریِ زبان از همان دورهٔ #ساسانیان به عنوان #زبان_میانجی مردمانی از سرزمینهای گوناگون کاربرد داشته، عناصر بسیاری را نیز از دیگر زبانهای ایران جذب کرده بوده./3
در همان سدههای نخست اسلامی و با رواج هر چه بیشترِ اسلام، پهلوینویسی از رونق افتاد و پیروِ آن، آگاهیِ مردم از خودِ زبان پهلوی یا همان پارسیگ بیش از پیش رو به کاهش نهاد و در عوض، زبانهای عربی و دری شاهد رشدی روزافزون شدند؛/4
به این ترتیب، لغت پهلوی که معنی ضمنیِ «(ایرانیِ) کهن» نیز داشت برای اشاره به گونۀ نوشتاری و کهنترِ زبان یعنی پارسـ(ـیگ) به کار گرفته شد و کلمۀ #پارسی که خود محصول #تحول_آوایی واژۀ پارسیگ بود از همان سدههای نخست اسلامی برای نامیدن دری به کار رفت./5
بر اساس شواهد و قرائن میدانیم که این زبان دستکم از دورۀ ساسانیان و احتمالاً پیش از آن پارسـ(ـیک) نامیده میشده. بعدها در کتابهای دانشگاهی به جهت تعریفها و طبقهبندیهای علمی آن را بسته به دورۀ زمانیِ مورد نظر، #فارسی_باستان، #فارسی_میانه و فارسی (نو) نامیدهاند./6
دری/فارسی پس از اسلام به جایگاه #زبان_رسمی و #زبان_اداری دست یافت. شرح آنچه را در اینجا به اختصار بیان شد در کتاب عالمانۀ #تکوین_زبان_فارسی از دانشمند گرامی آقای #علیاشرف_صادقی، بهویژه در صفحات 11 به بعد مطالعه بفرمایید.
به آن چه در فارسی #پُل میگویند در #بلوچی purt و در #کُردی perd گفته میشود. #دگرگونی_آوایی rt و rd به ل نمونههای زیادی دارد. در اوستایی هم به پل میگفتهاند -pərətu. همۀ این واژهها از صورت هندواروپایی -pértus* ماندهاند که معنایش میشده «گذرگاه»./1
از همین صورتِ هندواروپاییِ -pértus* در فرانسوی لغت port به معنی «بندر» باقی مانده (در اصل به معنی «گذرگاه و محل وارد شدن») که زبان فرانسوی آن را از portus لاتینی به همین معنی به ارث برده بوده (زبانهای فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و... از #لاتینی سرچشمه گرفتهاند)./2
لغت لاتینیِ portus به عنوان #وامواژه به انگلیسی هم وارد شده و در آن زبان به صورت port و به معنی «بندر» کاربرد پیدا کرده. همین واژه است که در نام کشور پرتغال نیز دیده میشود.
در #ترکی_استانبولی برای غذاهایی آبکی مانند عدسی و آش دوغ و سیرابی نام عمومی #چوربه به کار میرود (در خط جدید ترکی #çorba مینویسند). زبانهای روسی، آلبانیایی، رومانیایی و ... هم این واژه را از ترکی گرفتهاند و در معنیهای مشابهی به کار میبرند. این واژه از فارسی به ترکی رفته و/1
همانی است که به صورتهای #شوربا، شُربا، شوروا و... در فارسی و برخی دیگر از زبانها و لهجههای ایران از دیرباز برای نامیدن غذاهای آبکی کاربرد داشته است (و احتمالاً همانی است که در اصطلاح #شلمشوربا نیز دیده میشود)./2
این لغت در دورههای قدیمتر به صورت šorva به #ارمنی و به صورتهای #شوربة و شوربا به عربی هم رفته بوده. شوربا لغتی قدیمی است و صورت کهنتر آن šōrbāg بوده که جزء اولش همان #شور و جزء دومش "با" یا "باگ" بوده که (به عربی هم رفته و "باج" نوشته شده و) زمانی معنی «خوراک» داشته است./3
بریتانیا در چند سدۀ گذشته هندوستان و خیلی کشورهای دیگر را استعمار کرد و آن کشورها کوشیدند طی جنبشهایی #استقلالطلبانه اشغالگران را بیرون برانند. شکلگیری کشور ایران محصول یک فرآیند بسیار طولانی تاریخی است. قصد بیبیسی عادیسازی #تجزیهطلبی است.
به بهانۀ شنیده شدن صداهای مختلف، هر چند روز یک بار نمونهای از این دست اطلاعات نادرست یا نادقیق از @bbcpersian نشر میشود، به نحوی که به وضوح از حالت خبررسانی خارج و تبدیل به تبلیغی برای صاحبان این صداها شده است.
نامیدن جهتهای جغرافیایی با واژههای مربوط به طلوع و غروب امر رایجی بوده. بعدها نام بعضی از این جهتها به برخی سرزمینها اختصاص پیدا کرده؛ برای نمونه "خراسان" در لفظ به معنی «(جای) طلوع خورشید» بوده و به این دلیل در پهلوی به «مشرق» میگفتهاند xwarāsān که همان "خراسان" است.
👇
بعدها همین لغت "خراسان" نامِ سرزمین پهناوری در شرق ایران شد؛ یعنی مثل این است که آن را «سرزمین شرقی» نامیده باشند. نام منطقۀ آناتولی هم کموبیش همین سرگذشت را داشته. لغت یونانی anatolḗ به معنی «طلوع» و به طریقی مشابه آنچه گفته شد به معنی «مشرق» بوده.
👇
بعدها در یونانی لغت anatolḗ برای نامیدن منطقهای به کار رفت که در شرق مناطق یونانینشین بود یعنی کموبیش همان حدود امروزی کشور ترکیه. وضع کلمههای لاتینیتبار orient و occident نیز که از آنها در آلمانی به صورت Morgenland و Abendland گردهبرداری شده تا حدی به همین منوال بوده است.