لغت انگلیسی atom #وامواژهای است که بهواسطه از átomos یونانی گرفته شده. جزء -a در آغاز این لغت #حرف_نفی است (مانند اَ در #اَمُرداد) و جزء دوم آن از témnein به معنی «بُریدن» بوده. این جزء را در anatomy «کالبدشناسی، کالبدشکافی» و tome «هر کدام از چند جلدِ یک کتاب» هم میبینیم./2
میدانیم که اتم از ذرّههای ریزترِ الکترون، پروتون و نوترون تشکیل شده است./3
امروزه خرسها شخصیتهای مهربان کارتونها هستند و عروسکهای شیرین و شاد آنها را خیلی جاها میتوان دید، ولی مردمان قدیم #هندواروپایی هرگز خرسها را مهربان نمیدیدهاند. "خرس" فارسی از واژۀ هندواروپایی -h₂r̥tk̑o* بر جای مانده/۱
از واژۀ هندواروپایی -h₂r̥tk̑o* برای نمونه در #اوستایی -arəša و در #لاتینی ursus باقی مانده بوده. این لغت لاتینی بعدها در فرانسوی ours و در ایتالیایی orso شده است. همۀ لغتهایی که تا اینجا آمد به معنی #خرس هستند./۲
امروزه به بعضی چیزها در فارسی به شوخی #اسمش_رو_نبر میگویند؛ مثلاً یادمان هست که در کارتون #شهر_موشها حتی بر زبان آوردن نام گربه باعث ترس میشد و به همین خاطر به آن «اسمش-رو-نبر» میگفتند. اینها برای ما شوخی بود، ولی برای بعضی مردمان خاطرههای واقعی (تاریخی) است؛/۳
فارسی که با نامهای #فارسی_نو و #فارسی_دری نیز شناخته میشود و پیش از سدههای نخست اسلامی احتمالاً عمدتاً #دری نامیده میشده در واقع محصول دگرگونیهای آوایی و دستوری پهلوی (یعنی همان پارسیگ) بوده و مردمِ آن عهد بهسادگی متوجه این امر میشدند که دری امتداد طبیعی همان پارسیگ است./1
دری یعنی منسوب به "در" و این لغت که همان جزء اول واژۀ #دربار است خود به معنی دربار بوده. این زبان را بدان سبب #دری یعنی «درباری» نامیدهاند که در دستگاه حکومت ساسانی و برای ارتباط کارکنان و سپاهیان آن سلسله احتمالاً در پایتخت (تیسفون) پدید آمده و در شهرهای بزرگ رواج یافته بوده./2
دری صورت گفتاریِ همان پارسیگ (یعنی #فارسی_میانه) بوده یعنی تا قرنها تنها در محاوره کاربرد داشته. از آنجا که این گونۀ گفتاریِ زبان از همان دورهٔ #ساسانیان به عنوان #زبان_میانجی مردمانی از سرزمینهای گوناگون کاربرد داشته، عناصر بسیاری را نیز از دیگر زبانهای ایران جذب کرده بوده./3
به آن چه در فارسی #پُل میگویند در #بلوچی purt و در #کُردی perd گفته میشود. #دگرگونی_آوایی rt و rd به ل نمونههای زیادی دارد. در اوستایی هم به پل میگفتهاند -pərətu. همۀ این واژهها از صورت هندواروپایی -pértus* ماندهاند که معنایش میشده «گذرگاه»./1
از همین صورتِ هندواروپاییِ -pértus* در فرانسوی لغت port به معنی «بندر» باقی مانده (در اصل به معنی «گذرگاه و محل وارد شدن») که زبان فرانسوی آن را از portus لاتینی به همین معنی به ارث برده بوده (زبانهای فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و... از #لاتینی سرچشمه گرفتهاند)./2
لغت لاتینیِ portus به عنوان #وامواژه به انگلیسی هم وارد شده و در آن زبان به صورت port و به معنی «بندر» کاربرد پیدا کرده. همین واژه است که در نام کشور پرتغال نیز دیده میشود.
در #ترکی_استانبولی برای غذاهایی آبکی مانند عدسی و آش دوغ و سیرابی نام عمومی #چوربه به کار میرود (در خط جدید ترکی #çorba مینویسند). زبانهای روسی، آلبانیایی، رومانیایی و ... هم این واژه را از ترکی گرفتهاند و در معنیهای مشابهی به کار میبرند. این واژه از فارسی به ترکی رفته و/1
همانی است که به صورتهای #شوربا، شُربا، شوروا و... در فارسی و برخی دیگر از زبانها و لهجههای ایران از دیرباز برای نامیدن غذاهای آبکی کاربرد داشته است (و احتمالاً همانی است که در اصطلاح #شلمشوربا نیز دیده میشود)./2
این لغت در دورههای قدیمتر به صورت šorva به #ارمنی و به صورتهای #شوربة و شوربا به عربی هم رفته بوده. شوربا لغتی قدیمی است و صورت کهنتر آن šōrbāg بوده که جزء اولش همان #شور و جزء دومش "با" یا "باگ" بوده که (به عربی هم رفته و "باج" نوشته شده و) زمانی معنی «خوراک» داشته است./3
بریتانیا در چند سدۀ گذشته هندوستان و خیلی کشورهای دیگر را استعمار کرد و آن کشورها کوشیدند طی جنبشهایی #استقلالطلبانه اشغالگران را بیرون برانند. شکلگیری کشور ایران محصول یک فرآیند بسیار طولانی تاریخی است. قصد بیبیسی عادیسازی #تجزیهطلبی است.
به بهانۀ شنیده شدن صداهای مختلف، هر چند روز یک بار نمونهای از این دست اطلاعات نادرست یا نادقیق از @bbcpersian نشر میشود، به نحوی که به وضوح از حالت خبررسانی خارج و تبدیل به تبلیغی برای صاحبان این صداها شده است.
روی این محصول لبنانی به 14 زبان نوشتهاند "گلاب". بیشتر این نامها مثل #گلاب از دو جزء "گل" و "آب" درست شدهاند. واژههایی که اینطور درست شدهاند #گردهبرداری|هایی هستند که (بهواسطه) به اصلی واحد میرسند. در 13 تای این زبانها لغتی که برای گل به کار رفته واژهای ایرانی است./1
واژههای "گل"، "ورد"، #rose (یعنی همان رُز) و... همگی از یک واژۀ ایرانی باستان بر جای ماندهاند که برای نمونه در زبان #اوستایی به صورت -varəδa (با تلفظ تقریبی وَرِذَ) وجود داشته. همین واژه در پهلوی ward شده و به همین شکل #ورد از پهلوی به فارسی رسیده./2
واژۀ یادشده به بسیاری از زبانهای دیگر دنیا هم وارد شده؛ از جمله در آرامی و ارمنی و عربی کموبیش به همین صورت وَرد به کار رفته است. این واژه در دورۀ ایرانی باستان به صورت vrodon* وارد یونانی شده و پس از حذف حرف واو از آغاز آن تبدیل به rodon شده (بسنجید با همین پدیده در/3