آ. صفایی فراهانی در مصاحبه با آ. دهباشی میگفت #قبل_از_انقلاب معترض بودیم چرا در #خوزستان در طرحهای بزرگ کشاورزی مثلاً مارچوبه میکارند که در سبد غذایی ایرانیها جایی ندارد و صادر میشود و چرا نمیگذارید گندم بکارند تا گندم وارد نکنیم! میگفت بعداً فهمیدیم مصرف آب مارچوبه/1
مصرف آب مارچوبه کمتر از گندم است و قیمت جهانی آن بیشتر از گندم.
یعنی با این برنامه دو بار صرفهجویی میکردهاند: با کاشت مارچوبه، در واحد سطح، کمتر از کاشت گندم آب مصرف میشده و با صدورِ آن ارزی به دست میآمده که با آن میشده بیشتر از گندمِ کاشتهشده در واحد سطح گندم وارد کرد./2
ویدئوی حاوی این مضمون از یوتیوب پاک شده است و از حافظه نقل کردم. اگر به ویدئو دسترسی دارید، تأیید یا تصحیح بفرمایید. توضیحات پایانی در صحبت ایشان نبود./3
صورتِ دقیقتر صحبت ایشان از قرار زیر است:
* اگر گزارش آقای صفایی فراهانی درست باشد، اختلاف قیمت جهانی گندم و مارچوبه بسیار چشمگیر بوده است.
بریدهای از مصاحبهٔ آقای صفایی فراهانی با آقای دهباشی که در آن از برنامهٔ کاشت مارچوبه در بخشهایی از خوزستان در پیش از انقلاب صحبت میکنند و آن را از نظر صرفهْ اقتصادی با کاشت گندم مقایسه میکنند:/5
بر خلاف فرمایش آقای گلستان، فارسی در اساس به همین صورت پدید آمده. در سراسر سرزمینهای فارسیگویی و فارسینویسی، صاحبان سخن واژههای منطقۀ خود را در آثارشان به کار بردهاند و بسیاری از این واژهها را وارد #فارسی_معیار کردهاند. چند نمونه را در توییتهای بعدی مشاهده بفرمایید:/1
لغت #ملخ از زبانهای ایرانی (میانۀ) شرقی و همتای ریشهشناختیِ آن یعنی #میگو از لهجههای جنوب وارد فارسی شدهاند. اگر قرار بود همین لغت از نیای فارسی به ارث برسد چیزی مانند "مَِیه" (maye/meye) میبود. در رشتهتوییت پیوست بیشتر در این باره بخوانید:
گاهی شمار این واژهها که به #واژۀ_گویشی نیز معروفند چنان در فارسیِ مناطقی بالا میرفته که لازم بوده واژهنامهای مانند #لغت_فرس برای معرفی آنها به مردمان مناطق دیگرِ فارسیدانی نوشته شود. به توییت پیوست نگاه بفرمایید:
لغت انگلیسی atom #وامواژهای است که بهواسطه از átomos یونانی گرفته شده. جزء -a در آغاز این لغت #حرف_نفی است (مانند اَ در #اَمُرداد) و جزء دوم آن از témnein به معنی «بُریدن» بوده. این جزء را در anatomy «کالبدشناسی، کالبدشکافی» و tome «هر کدام از چند جلدِ یک کتاب» هم میبینیم./2
میدانیم که اتم از ذرّههای ریزترِ الکترون، پروتون و نوترون تشکیل شده است./3
امروزه خرسها شخصیتهای مهربان کارتونها هستند و عروسکهای شیرین و شاد آنها را خیلی جاها میتوان دید، ولی مردمان قدیم #هندواروپایی هرگز خرسها را مهربان نمیدیدهاند. "خرس" فارسی از واژۀ هندواروپایی -h₂r̥tk̑o* بر جای مانده/۱
از واژۀ هندواروپایی -h₂r̥tk̑o* برای نمونه در #اوستایی -arəša و در #لاتینی ursus باقی مانده بوده. این لغت لاتینی بعدها در فرانسوی ours و در ایتالیایی orso شده است. همۀ لغتهایی که تا اینجا آمد به معنی #خرس هستند./۲
امروزه به بعضی چیزها در فارسی به شوخی #اسمش_رو_نبر میگویند؛ مثلاً یادمان هست که در کارتون #شهر_موشها حتی بر زبان آوردن نام گربه باعث ترس میشد و به همین خاطر به آن «اسمش-رو-نبر» میگفتند. اینها برای ما شوخی بود، ولی برای بعضی مردمان خاطرههای واقعی (تاریخی) است؛/۳
فارسی که با نامهای #فارسی_نو و #فارسی_دری نیز شناخته میشود و پیش از سدههای نخست اسلامی احتمالاً عمدتاً #دری نامیده میشده در واقع محصول دگرگونیهای آوایی و دستوری پهلوی (یعنی همان پارسیگ) بوده و مردمِ آن عهد بهسادگی متوجه این امر میشدند که دری امتداد طبیعی همان پارسیگ است./1
دری یعنی منسوب به "در" و این لغت که همان جزء اول واژۀ #دربار است خود به معنی دربار بوده. این زبان را بدان سبب #دری یعنی «درباری» نامیدهاند که در دستگاه حکومت ساسانی و برای ارتباط کارکنان و سپاهیان آن سلسله احتمالاً در پایتخت (تیسفون) پدید آمده و در شهرهای بزرگ رواج یافته بوده./2
دری صورت گفتاریِ همان پارسیگ (یعنی #فارسی_میانه) بوده یعنی تا قرنها تنها در محاوره کاربرد داشته. از آنجا که این گونۀ گفتاریِ زبان از همان دورهٔ #ساسانیان به عنوان #زبان_میانجی مردمانی از سرزمینهای گوناگون کاربرد داشته، عناصر بسیاری را نیز از دیگر زبانهای ایران جذب کرده بوده./3
به آن چه در فارسی #پُل میگویند در #بلوچی purt و در #کُردی perd گفته میشود. #دگرگونی_آوایی rt و rd به ل نمونههای زیادی دارد. در اوستایی هم به پل میگفتهاند -pərətu. همۀ این واژهها از صورت هندواروپایی -pértus* ماندهاند که معنایش میشده «گذرگاه»./1
از همین صورتِ هندواروپاییِ -pértus* در فرانسوی لغت port به معنی «بندر» باقی مانده (در اصل به معنی «گذرگاه و محل وارد شدن») که زبان فرانسوی آن را از portus لاتینی به همین معنی به ارث برده بوده (زبانهای فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی و... از #لاتینی سرچشمه گرفتهاند)./2
لغت لاتینیِ portus به عنوان #وامواژه به انگلیسی هم وارد شده و در آن زبان به صورت port و به معنی «بندر» کاربرد پیدا کرده. همین واژه است که در نام کشور پرتغال نیز دیده میشود.
در #ترکی_استانبولی برای غذاهایی آبکی مانند عدسی و آش دوغ و سیرابی نام عمومی #چوربه به کار میرود (در خط جدید ترکی #çorba مینویسند). زبانهای روسی، آلبانیایی، رومانیایی و ... هم این واژه را از ترکی گرفتهاند و در معنیهای مشابهی به کار میبرند. این واژه از فارسی به ترکی رفته و/1
همانی است که به صورتهای #شوربا، شُربا، شوروا و... در فارسی و برخی دیگر از زبانها و لهجههای ایران از دیرباز برای نامیدن غذاهای آبکی کاربرد داشته است (و احتمالاً همانی است که در اصطلاح #شلمشوربا نیز دیده میشود)./2
این لغت در دورههای قدیمتر به صورت šorva به #ارمنی و به صورتهای #شوربة و شوربا به عربی هم رفته بوده. شوربا لغتی قدیمی است و صورت کهنتر آن šōrbāg بوده که جزء اولش همان #شور و جزء دومش "با" یا "باگ" بوده که (به عربی هم رفته و "باج" نوشته شده و) زمانی معنی «خوراک» داشته است./3